اردوغان مدتها چشم به این انتخابات دوخته بود. کارزاری که می توانست گام اصلی باشد برای تحقق رویاهای او. تبلیغات انتخاباتی از خیلی وقت پیش شروع شده بود و اردوغان برخلاف قانون اساسی ترکیه که تاکید می کند رئیس جمهور این کشور نباید فردی جناحی و حزبی باشد در تمام این مدت به صورتی آشکار گام های عملی برای حمایت از عدالت و توسعه برداشت.
بالاخره شمارش معکوس برای انتخابات ترکیه آغاز شد و احزاب و گروه های سیاسی این کشور در رقابتی تنگاتنگ و نزدیک مشغول افزایش آرای خود در میان جامعه این کشور بودند. روز سرنوشت اردوغان فرا رسید و مردم با حضور در پای صندوق های رای باید سرنوشت چهار ساله دولت خود را تعیین می کردند. برخی از ناظران سیاسی با توجه به حضور همه جانبه اردوغان و همچنین تلاش او برای تغییر قانون اساسی ترکیه از این رقابت تحت عنوانپایان اردوغان یا آغاز دوباره او؟ یاد می کردند.
از همان پیش از برگزاری انتخابات هم مشخص بود که کردها نقش ویژه ای در نتیجه انتخابات ایفا می کنند. چرا که آنها اینبار برای نخستین بار در ائتلافی یکپارچه کردی تحت عنوان دمکرات خلقها در انتخابات شرکت کرده و گمانهزنیها حاکی از این بود اینبار شانس کسب حد نصاب ۱۰ درصدی برای کردها جدیتر از همیشه است. جریانهای سیاسی ترکیه علاوه بر انتقاد بر فضای سیاسی داخلی ترکیه، سیاست خارجی عدالت و توسعه را پاشنه آشیل این حزب میدانستند. چرا که عملکرد سوالبرانگیز و پرهزینه آنکارا در تحولات موسوم به بهار عربی هزینههای جدی را متوجه این کشور نمود.
بالاخره روز سرنوشت فرا رسید و مردم به پای صندوق های رای آمدند تا به آرزوهای اردوغان پاسخ دهند. پس از پایان انتخابات و اعلام نتایج، تقریبا همه نظر بودند که کردها شگفتیساز شدند. جایی که اردوغان در دورترین فاصله از آرزوها و ایدهآلهایش قرار میگرفت.
پس از شمارش حدود ۹۹ درصد آرا، مشخص شد که هیچ حزبی نتوانسته به ۵۰ درصد آرای لازم برای تشکیل دولت مستقل دست یابد. در نتیجه حزب عدالت و توسعه باید دولتی ائتلافی تشکیل دهد. بلافاصله پس از اعلام نتایج ناظران و تحلیلگران این انتخابات را نه مردم ترکیه به اردوغان تفسیر کردند. در شرایطی که عدالت و توسعه در سه دوره اخیر توانسته بود به تنهایی اکثریت مطلق آرا را کسب کند و بدون نیاز به احزاب دیگر دولت را تشکیل دهد، اینبار مجبور است به سمت احزاب دیگر هم برود. شبکههای خبری دنیا در تحلیلهای متفاوتی این نتایج را مورد تفسیر قرار دادند و همه دنبال این پاسخ بودند که چرا اردوغان شکست خورد؟ برخی از افزایش اقتدارگرایی او میگفتند و برخی هم نقش عامل کردی را پررنگ میدانستند. ضمن اینکه در عموم تحلیلها سیاست خارجی پر سر و صدای این کشور هم در عموم تحلیل میگنجید. سیامک کاکایی کارشناس مسائل ترکیه در گفتگو با خبرآنلاین تاکید میکند: از قدرت گرفتن کردها تا اقدامات اردوغان و یکسری مجموعه عوامل سبب شکلگیری این نتیجه شد. خبرآنلاین در اینفوگرافی نتایج انتخابات ترکیه را هم مورد تحلیل قرار داد که میتوانید آنرا {اینجا} ببینید.
در شرایطی که همه منتشر نخستین واکنش اردوغان به نتایج انتخابات بودند او در سخنانی اظهار داشت: هیچ حزبی نتوانسته اکثریت مطلق را به دست آورد و در نتیجه از همه احزاب خواست با یکدیگر همکاری کنند تا دولت آتی ترکیه تشکیل شود. هرچند اردوغان از اولویت داشتن نظر مردم سخن میگفت اما کیست که نداند او تا چه اندازه از برباد رفتن آرزوهایش غمگین است. با این نتایج اردوغان بیش از همیشه با رویاهایش فاصله گرفت. رجب طیب تا همین چند ماه پیش رویاهای دور و درازی در سر داشت. از ماندن در قدرت تا سال ۲۰۲۳ و جشن حضور در چانکایا و کاخ سفید در یکصدمین سالگرد تاسیس جمهوری ترکیه گرفته تا تغییر قانون اساسی از نیمه پارلمانی به تمام ریاستی. حالا اما اردوغان بخش قابل توجهی از این آرزوها را بر باد رفته می بیند.
البته در میان نخبگان سیاسی ترکیه بسیاری بر این باور بودند این شکست بیش از اینکه نتیجه اقدامات اردوغان باشد انعکاس رفتار و مدیریت ضعیف احمد داوود اوغلو در اداره کشور بوده است. تئوریسین پیشین سیاست خارجی ترکیه که سابقه انجام کار اجرایی آنهم در این سطح را نداشت، نتوانست اوضاع کشور را به سمت آرامش سوق دهد. در آنسو البته برخی ناظران هم بر این باور بودند که داوود اوغلو برنده اصلی این انتخابات است چرا که حالا به نظر می رسد این داوود اوغلوست که اینده حزب را رقم خواهد زد. چرا که خیلی زود تصمیم گرفت ظرف یک هفته جلسه فوق العاده کنگره حزب عدالت و توسعه را تشکیل دهد تا هم جلوی شایعات اخیر مبنی بر انشعاب حزب را بگیرد و هم با وارد کردن برخی افراد هشدار و زنگ خطری را به دیگر احزاب بدهد که در صورت کارشکنی انتخابات زودرس را نیز در دستور کار قرار میگیرد.
اما این انتخابات یک سوپر پوپولیست دیگر را هم به ترکیه معرفی کرد. در شرایطی که همه اردوغان را مناسب این ویژگی میدانستند جریان دموکرات خلقها با معرفی صلاحالدین دمیرتاش نشان داد که میتوانند رقیب قدرتمندی در این عرصه معرفی کنند. رهبر جوان و چپگرای کردها که همانند دیگر دوستانش در این طیف فکری در سراسر جهان عوام فریبی را در دستور کار خود قرار داده و شعارهای لمپنی و جذاب برای طبقات احتماعی پایین را در صدر برنامه های خود قرار داده از نطقی عجیب از نزدیک بودن محاکمه اردوغان خبر داد. دمیرتاش در سخنانی تاکید کرد،اردوغان نگران نباشد، محاکمه او عادلانه خواهد بود. مشخص نیست این مرد جوان کرد که ظاهرا سر پر سودایی دارد چگونه با کسب حدود ۱۲ درصد آنهم در انتخابات پارلمانی به این نتیجه رسیده که میتواند برای رئیس جمهوری که بیش از ۵۰ درصد رای آورده خطر و نشان بکشد و حتی نوید محاکمه او را بدهد؟
حالا با تمام تفاسیر عدالت و توسعه ۴۵ روز فرصت دارد دولت آتی را تشکیل دهد. دولتی که حتما ائتلافی خواهد بود. داوود اوغلو میتواند یا با کردها که حدود ۱۳ درصد رای آوردهاند یا با حزب حرکت ملی دولت باغچهلی که نزدیک به ۱۵ درصد آرا را به خود اختصاص داده ائتلاف کند. هرچتد رهبران هر دوی این احزاب در اظهارنظرهای جداگانه این احتمال را تکذیب کردهاند. اگر عدالت و توسعه از انجام چنین کاری ناکام بمانند این فرصت در اختیار حزب دوم یعنی جمهوری خواه خلق به رهبری قلیچدار اوغلو قرار میگیرد. حزبی که تقریبا غیر ممکن است بتواند با دو حزب دیگر یعنی دموکرات خلقها و حرکت ملی به توافق برسد. بر این اساس و در آن صورت انتخابات دوباره در دستور کار قرار میگیرد. برخی از رسانههای ترکیه در روزهای اخیر از بازی خطرناک اردوغان و عدالت و توسعه برای تغییر سرنوشت انتخابات خبر دادند. آنها در گزارشهایی تاکید کردند ممکن است داوود اوغلو و اردوغان با بازی با ارزش سهام نوعی بی ثباتی اقتصادی را به اقتصاد ترکیه وارد سازند تا مردم دوباره به یاد دوران بی ثبات حکومتهای ائتلافی و ناپایدار دهه ۹۰ میلادی بیفتند. در نتیجه و پس از بیفرجام ماندن تلاشها برای تشکیل دولت ائتلافی، انتخابات دوباره برگزار شود و در آنجا مردم از ترس تکرار تجربه تلخ دولتهای چند حزبی در دهه ۹۰ اینبار عدالت و توسعه را بر می گزینند و هم داوود اوغلو میتواند یکباره دیگر به تنهایی در دولما باحچهسی حضور داشته باشد و هم اردوغان به آرزویهای دیرینش نزدیک میشود.
انتخابات ترکیه پس از تمام حرف و حدیث ها برگزار شد و کردها شگفتیساز این کارزار معرفی شدند.
یک مقام ارشد آمریکایی گفته است که اگر چه مذاکرهکنندگان هستهای در تلاشند تا زمان رسیدن به مهلت سی ژوئن به توافق دست یابند ولی حصول جزئیات مناسب و رسیدن به توافقی خوب برای آنها مهمتر است. این در حالی است که برخی مقامات رسمی و کارشناسان آمریکایی نیز مدعی هستند مذاکرات تمدید خواهد شد زیرا هر دو طرف منتظر هستند که طرف مقابل با نزدیک شدن به پایان مهلت مذاکرات مجبور به عقبنشینی شود.
به گزارش «تابناک» و به نقل از المانیتور این مقام آمریکایی که نخواسته نام وی فاش شود به گروه کوچکی از خبرنگاران گفته است که فعلا همه مذاکرهکنندگان در تلاش هستند تا سی ژوئن به توافق برسند زیرا به تاخیر انداختن تصمیمات مهم کمکی به مذاکرات نخواهد کرد و کار را دشوارتر خواهد کرد.
وی ادامه داده که با این وجود، تمرکز اصلی مذاکرهکنندگان آمریکایی بر رسیدن به یک توافق خوب است.
لورا روزن خبرنگار آمریکایی به نقل از یکی از مذاکرهکنندگان ایرانی موضع مشابهی را تکرار کرده است. وی به المانیتور گفته: ما نمیخواهیم مذاکرات به بعد از مهلت تعیین شده کشیده شود ولی در عین حال ما از نظر زمانی احساس فشار نمیکنیم. مصمم هستیم که به توافقی خوب دست پیدا کنیم.
روز پنجشنبه در حالی که تیمهای کارشناسی ایران و 5+1 به همراه نمایندگان اتحادیه اروپا کار بر روی ضمایم فنی توافق نهایی را ادامه میدادند، وندی شرمن سرپرست تیم مذاکرهکننده امریکا وارد وین شد. این هفته هلگا اشمید با عراقچی و تخت روانچی دیدار داشته است و قرار است روز جمعه این جمع به همراه مدیران سیاسی وزارت خارجههای 5+1 جلسهای را برگزار کنند.
پیشرفتها در مذاکرات بعد از رسیدن به تفاهم لوزان در دوم آوریل کند بوده ولی طرفین همچنان با احتیاط از خوشبینی نسبت به رسیدن به توافق تا مهلت تعیین شده خبر میدهند. از نظر آنها، افتادن چانهزنیها و توافقات سخت به آخر دوره مذاکرات امری طبیعی است. شیوه حل و فصل موضوع ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران، یکی از سختترین موضوعات مورد بحث در این دوره بوده است.
یک مذاکرهکننده امریکایی به المانیتور گفته است که مذاکرات بعد از لوزان طبق انتظار انها بسیار سخت بوده است. وی روزهای پایانی مذاکرات را به قطار هوایی شهربازی تشبیه کرده است زیرا مذاکرات هر روز در معرض چالش ایجاد شده توسط تحولات جهانی است. اگر چه هیچ زمانی مانند زمان فعلی برای گرفتن تصمیمات سخت مناسب نبوده است.
در مقابل مذاکرهکنندگان ایرانی، شرط رسیدن به توافق تا مهلت تعیین شده را دست برداشتن طرف مقابل از زیادهخواهی دانستهاند. هم عراقچی و هم تخت روانچی بر این نکته تاکید کردهاند.
برخی از مقامات فعلی و سابق آمریکایی به ال مانیتور گفتهاند که معتقدند که مذاکرات حداقل در ماه جولای ادامه خواهد داشت زیرا دو طرف در تلاش هستند تا با استفاده از فشار زمان، عقبنشینی طرف مقابل را مشاهده کنند.
رابرت آینهورن مذاکرهکننده سابق آمریکایی اخیرا در مطلبی نوشته است که با توجه به موضوعات مهم حل نشده و نیز حجم زیاد جزئیات مسائل که باید بر سر آن توافق شود، تصور این که طرفین تا اخر جولای به توافقی رضایتبخش برسند، سخت است.
آینهورن مدعی شده است که ایران امیدوار است، رسیدن به اواخر مهلت تعیین شده، آمریکا را مجبور به عقبنشینی کند. آینهورن مدعی شده که این ایران است که به سرعت بیشتر در رسیدن به توافق نیاز دارد زیرا آمریکا توانایی این را دارد که تمدید چند هفتهای یا حتی چندماهه مذاکرات را تحمل کند.
طبق قانون کورکر – کاردین که اخیرا در سنای آمریکا برای نظارت بر توافق با ایران تصویب شده، در صورتی که دولت آمریکا، متن توافق با ایران را تا نهم جولای به کنگره تحویل ندهد ان گاه مهلت کنگره برای بررسی توافق با ایران از سی روز به شصت روز افزایش خواهد یافت. به عقیده جان ایساک عضو شورایی در مرکز کنترل تسلیحات، قانون فوق که در ابتدا با مخالفت دولت آمریکا مواجه شده بود اکنون به گونهای به کمک مذاکرهکنندگان آمریکایی آمده است.
عاموس گلعاد در کنفرانس هرتزلیا گفت: «بعد از تعضیف شدید عراق و سوریه اکنون تهدید باقی مانده برای اسرائیل در جبهه شرقی ایران و بلندپروازیهای منطقهای آن است.»
کنفرانس سالانه هرتزلیا که روز دوشنبه برگزار شد، به عادت هر ساله نقشه تهدیدهای استراتژیکی که رژیم صهیونیستی با آن مواجه است را ارائه کرد. با این تفاوت که این بار ژنرال عاموس گلعاد، رئیس بخش سیاسی و امنیتی وزارت امنیت اسرائیل که این نقشه را برای حضار تشریح می کرد، بی پرده تر از همیشه صحبت کرد و بی محابا و بدون ایما و اشاره به تهدیدهایی که احساس می کرد اسرائیل با آنها مواجه است، پرداخت.
به گزارش روزنامه العربی الجدید، گلعاد گفت که جبهه شرقی که به طور سنتی اسرائیل را تهدید می کرد دیگر همانند سابق تهدیدی را متوجه ما نمی کند. وحدت اراضی عراق می رود که بر باد رود، کشور عراق عملا تجزیه شده و دیگر تهدیدی علیه اسرائیل محسوب نمی شود. به ویژه بعد از آن که در عالم واقع به منطقه نفوذ ایران تبدیل شده و بخشی از طرح ایجاد امپراطوری شیعی ایران است.»
گلعاد در ادامه افزود: «وضعیت موجود در غرب عراق، بعد از این که کردها بر شمال عراق مسلط شدند و دولت مرکزی تحت تاثیر ایران قرار گرفت و در برابر آن سر خم کرد، باعث شد تا اهل سنت در سایه یاس و ناامیدی به آغوش داعش بروند. داعش عملا اما به طور غیر مستقیم خطری برای اسرائیل محسوب می شود برای این که اردن را مورد تهدید قرار داده است.»
وی همچنین گفت: «حکومت اردن عناصری از قدرت و ثبات را در اختیار دارد که باعث می شود بتواند در برابر تهدیدهای داعش بایستد. اردن بعد از معاهده صلح "وادی عربی" به مثابه عمق استراتژیک اسرائیل در شرق محسوب می شود، به ویژه بعد از این که سوریه به عنوان یک کشور فروپاشیده است و دیگر آن ارتش سابق را در اختیار ندارد. سه سال پیش ارتش سوریه بزرگترین تهدید برای اسرائیل بود، منبع تهدید محسوب می شد اما الآن دیگر چنین نیست برای این که به طور مرتب کوچک و کوچک تر می شود. اکنون بسیاری از نیروهای خود را از دست داده و قدرتی در اختیار ندارد.»
وی از موضوع رسیدن داعش و القاعده به بلندی های جولان نیز غافل نشد و گفت: «دستورالعمل این شبکه ها و کشتاری که میان آنها وجود دارد با اهداف اسرائیل در مرحله فعلی تطابق دارد. واکنش سریع اسرائیل بدون این که تحرکی از خود نشان دهد با قدرت در این رابطه عمل کرده است.»
رئیس بخش سیاسی و امنیتی وزارت امنیت اسرائیل سپس به موضوع تجزیه خاورمیانه پرداخت و گفت: «با وجود این که کشورها در حال فروپاشی هستند و سازمان ها و گروه هایی در حال ظهورند اما با این حال عناوین روشنی برای آنها وجود ندارد. اسرائیل می خواهد همه گروه ها هر چقدر هم که کوچک باشند را خوب بشناسد، می خواهد نوع روابط و درگیری میان این گروه ها را بداند و هویت هر رئیس شبکه یا گروه یا جماعت را بشناسد، برای این که هر کدام از آنها می تواند عملیات یا حمله ای را انجام دهد که به شدت تاثیرگذار باشد.»
وی در ادامه افزود: «از آن جا که لبنان و سوریه و عراق از نگاه امنیتی اسرائیل در حال فروپاشی هستند و با اردن نیز توافق نامه صلح داریم، تنها خطر اصلی و اساسی برای اسرائیل در جبهه شرقی ایران و بلندپروازی های منطقه ای آن است.»
وی تاکید کرد، باید به این نکته توجه کنیم که بر کشورهای خاورمیانه که خود را از یوغ استعمار آزاد کردند حکومت های پادشاهی حکم رانی کردند که تنها باعث امنیت و ثبات کشورهایشان شدند.