امید

عشق به حضرت مهدی موعود{عج}

امید

عشق به حضرت مهدی موعود{عج}

چرا امام علی(ع) کوفه را به عنوان مقر حکومت انتخاب کرد


شناسه خبر: 1376207 سرویس: رسانه ها
رونمایی از ضریح میثم تمار - کوفه

دلایلی بود که مدینه قابلیت قرار گرفتن به عنوان مرکز خلافت امیرالمؤمنین(ع) را نداشت، از سوی دیگر کوفه دارای برتری‌های اقتصادی، جغرافیایی، جمعیتی و ... بود.

در دوازدهم رجب سال 36 هجری امیرالمؤمنین امام علی(ع) پس از پیروزی در جنگ جمل به همراه لشکریان و گروهی از مردم بصره به شهر کوفه وارد شد و آنجا را به عنوان مرکز حکومت اسلامی خود انتخاب کرد. ایشان پس از ورود به کوفه به مسجد رفت و پس از نماز، خطبه‏‌ای ایراد کرد. از آن پس به تنظیم امور حکومت پرداخت و استانداران را برای خدمت به سوی محل ماموریتشان فرستاد.

اما دلیل انتخاب کوفه به عنوان مقر حکومت اسلامی چه بود؟

گرچه به نظر بعضی ورود حضرت به کوفه بدین منظور نبود که آن‏جا را مرکز خلافت خود قرار دهد، بلکه به این دلیل که آن شهر، اردوگاه بزرگ نظامی بود، قصد داشت با جلب حمایت بیش‏تر کوفیان، آنها را برای رویارویی شدیدی با معاویه سازمان دهد؛ اما با توجه به عواملی که ذکر می‌‏شود به نظر می‏‌رسد که آن حضرت، آگاهانه و با نیت قبلی کوفه را به عنوان مرکز خلافت و امامت خود انتخاب کرد. حتی اگر مجبور به جنگ با پیمان‏‌شکنان هم نمی‏‌شد باز مقرّ حکومت اسلامی را به کوفه منتقل می‏‌کرد.

در این زمان حکومت امام موقعیتی ویژه یافته بود، امام عملاً با عراق و شام رویارو شده بود که این مشکل در زمان خلفای قبلی نبود. امام علیه‌‏السلام باید مرکزی را برای حکومت برمی‏‌گزید که در برابر عراق و شام کارآمدی می‏‌داشت. دلایلی اثبات می‌‏کند که مدینه قابلیت قرار گرفتن به عنوان مرکز خلافت را نداشت؛ این دلایل بدین صورت است:

1. از نظر اقتصادی محیط حجاز تحمل رویارویی با عراق یا شام را نداشت. مدینه که بهترین نقطه حجاز به  شمار می‌‏رفت به درستی توانایی سیر کردن مردم خویش را نداشت. اکنون چگونه می‏‌توانست سپاهی عظیم را تغذیه کند؟! علت این عدم توانایی، به موقعیت جغرافیایی مدینه برمی‏‌گشت که در منطقه صحرا و بدون هیچ کشت و زرع و دامپروری و تجارت فعالی روزگار سپری می‌‏کرد.

2. مدینه از نظر نیروی انسانی کشش یک جنگ تمام‌عیار را با شام نداشت. حداکثر آماری که از سپاه مدنی همراه امام در جنگ جمل، چهار هزار نفر است. چنین جمعیتی قادر نبود مشکلات خلافت را در مواجهه با دشمنان فراوانش حل کند. هم‏چنین بستگان اموی و بستگان شورش جمل اجازه همکاری کامل را به همین نیروی اندک هم نمی‏ دادند.

3. مردم این شهر به ویژه برخی از اصحاب، کسانی همچون عبدالله‏ بن عمر، سعد بنابی وقاص، محمد بن مسلمه، زیدبن ثابت و بسیاری دیگر، کوچک‏‌ترین علاقه‌‏ای به امام نداشتند و خود را مجتهدتر از آن می‌‏دانستند که سخن امام را بشنوند.

4. رفاه‌‏طلبی فزون از حد مردم این شهر که در دوره خلفای پیشین به آن مبتلا شده بودند، روحیه جنگی برای آنان باقی نگذاشته بود. خلیفای دوم و سوم با اعطای امتیازات بسیار به چهره‏‌های مشهور و مهم دوران جاهلیت، که ایمان آنها برای بسیاری مشکوک بود، حمایت قریش را جلب کردند.

اعطای فرمانروایی ایالات مهم شام به یزید بن ابی‏‌سفیان و بعد به برادرش معاویه توسط عمر و فرمانروایی کوفه به ولید بن عقبة بن ابی محیط و سعید بن عاص توسط عثمان، - کسانی که پدرانشان از سران قریش بوده و توسط علی علیه‏‌السلام کشته شده بودند -از این موارد بود.

اینها کارهایی بود که علی علیه‌‏السلام به محض رسیدن به خلافت بر بطلان آنها رأی داد و چنین افرادی را از حکومت بر مسلمانان برکنار کرد. بنابراین بیش‏تر مردم مکه و مدینه طرفدار خلفای گذشته بودند و میانه چندانی با آن حضرت نداشتند. طبیعی است که علی علیه‌‏السلام نمی‌‏توانست در میان چنین مردمی حکومت خود را قوام بخشد.

5. در طول بیست و پنج سالی که از رحلت پیامبر(ص) می‌‏گذشت به تدریج مردم از آن تحول معنوی و الهی که در اثر تعلیمات آن حضرت، پیدا کرده بودند، دور شدند. بسیاری از مردم در زمان پیغمبر(ص) به دلیل اسلام، مقابل اقوام و خویشان مشرک خود می‌‏ایستادند و بارها اتفاق می‏‌افتاد که پسر در برابر پدر و برادر مقابل برادر درجنگ‏‌های صدر اسلام قرار می‌‏گرفتند. اما به هنگام خلافت امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام با این که همه مسلمان بودند، به اندازه‏‌ای دگرگون شده بودند که به علی علیه‏‌السلام به عنوان قاتل پدر و برادر و یا افراد عشیره خود می‏‌نگریستند، و از این ‏رو نمی‏‌توانستند رهبری او را بپذیرند و برخلاف آنچه در بیعت با سه خلیفه قبل انجام دادند (و همه به اتفاق بیعت کردند) عده‌‏ای که در میان آنها افراد سرشناسی دیده می‏شد، از بیعت با آن حضرت خودداری کردند. بسیاری از کسانی هم که به پیروی از مردم و از روی اکراه بیعت کرده بودند، چندی بعد از اطاعت خودداری ورزیدند.

به نظر می‏‌رسد بیش‏تر در زمان خلافت عمر، که خود معترف بر لیاقت و شایستگی علی علیه‏‌السلام برای خلافت نسبت به تمام اصحاب پیغمبر بود و توسط او در اذهان مردم دلاوری‏‌های علی علیه‏‌السلام مورد خدشه قرار گرفت، چنین القا شد که قریش زیر بار خلافت او نمی‏‌رود.

از طرف دیگر زبده مردم مدینه هم از آن شهر مهاجرت کرده بودند. از این‏ رو است که وقتی امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام از مدینه به قصد رویارویی و نبرد با پیمان‏شکنان حرکت کرد، تعداد کل مردمی که از مدینه، مرکز خلافت، با او راهی جبهه بصره شدند، بیش ازچهارصد یا هفتصد نفر نبودند. ثقفی از عروة بن زبیر روایت می‏کند که گفت: «شنیدم علی بن الحسین (امام سجاد علیه‏‌السلام ) می‌‏فرمود: بیست مرد در مکه و مدینه نیست که ما اهل‏‌بیت را دوست بدارد.»

به طور کلی باید گفت مشکلاتی که امیرالمؤمنین در این زمان با مردم مدینه داشتند، دقیقا شبیه به همان شرایطی است که پیامبر در رویارویی با مردم مکه، درپیش روی می‏دید. اگر آن زمان خائنان به پیامبر یهودیان و چهره‏‌های شناخته‌شده آنان بودند، در این زمان مخالفان امام در میان مردم مسلمان و هم‏نام با آنان می‏‌زیستند و از تمام جزئیات و اسرار آنان اطلاع داشتند و لذا انتخاب مدینه به عنوان مرکز خلافت به عبارتی قرار دادن تمامی اسرار نظامی و سیاسی در دست دشمنان و قرار دادنحکومت در معرض سقوط و از هم‏پاشیدگی بود.

* عوامل برتری کوفه بر سایر نقاط

1. از نظر اقتصادی، سواد عراق مهم‏ترین منبع درآمد این خطّه بود. به علاوه خراج و جزیه فراوانی از ایران و عراق به دست مسلمانان بود که ثروتی بی‌‏اندازه محسوب می‌‏شد.

2. کوفه از نظر کثرت جمعیت و نزدیکی به مناطق پرجمعیت، توانایی مقابله با هر تجاوزی را داشت.

3. تعداد بسیاری از صحابه و برگزیدگان آنها در کوفه حضور داشتند؛ هنگام ورود خالد بن ولید به عراق در زمان ابوبکر، عده‌‏ای از صحابه در سپاه او حضور داشتند که بعدا با اعزام سپاه دیگری به فرماندهی ابوعبید ثقفی در جنگ خیبر (گرچه بعد از شکست در آن جنگ عده‌‏ای از آنها به مدینه بازگشتند) و به خصوص با اعزام سپاه سعد وقاص، شمار بسیاری از اصحاب پیامبر(ص) وارد عراق و به ویژه منطقه کوفه شدند.پس از بنای کوفه نیز هشتاد تن از صحابه در سال 18 هجری وارد کوفه شدند. هم‏چنین هنگامی که عمار یاسر به حکومت کوفه گمارده شد، عمر 10 تن از برگزیدگان اصحاب راهمراه او به کوفه فرستاد - بدین‏گونه در سال 36هجری که امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام به منظور رویارویی با ناکثین از مدینه حرکت کرد، چهارصد صحابی از مهاجر و انصار، که هفتاد نفر از اصحاب بدر در میان آنان بودند، پس از جنگ جمل با حضرت در کوفه فرود آمدند، تنها در جنگ صفین، 2800 تن از صحابیان مقیم کوفه همراه علی علیه‏‌السلام بودند. در واقع کثرت حضور اصحاب با سابقه پیغمبر(ص) در کوفه بیش از هر نقطه دیگر عالم اسلام بود و از این‏رو «کوفه» نسبت به سایر شهرهای معتبر جهان اسلام (حتی مدینه) موقعیت ممتازی یافته بود.

4. عمده سرشناسان عرب در این منطقه سکنا گزیده بودند؛ در میان مهاجران به کوفه، گذشته از صحابه، بسیاری از قبایل حجاز نیز به همراه سرشناسان و مشاهیر آن قبیله‌‏ها به کوفه آمدند. از این مهم‏تر مهاجرت برگزیدگان یمن و قبیله‏‌های مشهور آن خطّه از هنگام جنگ قادسیه بود که به عراق آمدند و پس از بنای کوفه در آن شهر سکنا گزیدند، به گونه‌‏ای که اکثریت اهالی عرب شهر را اینان تشکیل می‏‌دادند.

نکته مهم و قابل توجه در مورد یمنی‏‌ها این است که بیش‏تر آنها از قبل با امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام آشنایی داشتند، زیرا آن حضرت در سال هشتم و یا دهم هجرت از طرف پیغمبر(ص) مأمور تبلیغ اسلام در یمن گردید و تبلیغات او بود که اهل یمن را مسلمان کرد. حضور چند ماهه علی علیه‏‌السلام در آن دیار، دوستدارانی برای او پدید آورد که بعدها از یاران برجسته او شدند، کسانی هم‏چون مالک اشتر و کمیل بن زیاد و حارث همدانی و...

هم‏چنین از منطقه حضرموت و دیگر مناطق مجاور یمن نیز نخبگان و ملوکی به کوفه نقل مکان کرده بودند.

5. کوفه از نظر جغرافیایی تقریبا در قلب عالم اسلام آن روزگار واقع و بر ایران،حجاز، شام، مصر و جزیره، مشرف (و تقریبا در یک فاصله) بود. موقعیت آن از بصره که به دریا نزدیک، و امکان هجوم خارجی از راه آب بدان زیاد بود، بهتر می‏نمود.

6. کوفه از نظر موقعیت نظامی و تعداد دلاوران در وضعیت مطلوبی قرار داشت؛ در مبحث بنای کوفه گفته شد که کوفه به عنوان اردوگاه بزرگ نظامی اسلام و به منظور ادامه فتوحات مسلمانان در ایران و سرزمین‌‏های ماورای آن تأسیس گردید. گرچه شهر فسطاط در مصر و بعدها قیروان در افریقیه نیز به منظور گسترش فتوحات مسلمانان درغرب عالم اسلامی بنا شد، ولی هیچ یک اهمیت کوفه و بصره را نیافتند. در این میان کوفه سرآمد شهرهای مهم و برجسته مسلمانان شده بود، زیرا مرکز دلاورترین وشجاع‏ترین رزمندگان مسلمان شد که شجاعت آنها مورد اتفاق عالم اسلام بود. کوفیان نیز از این بابت به خود می‌‏بالیدند؛ حتی در زمان‏های بعد در تفاخر نسبت به سایر نقاط مملکت اسلامی، خود را فرزندان ذات السلاسل و قادسیه می‌‏نامیدند و از این‏رو بر بصره و بصریان برتری داشتند. البته جای این تفاخر هم بود، زیرا اگرچه سپاه بصره در آغاز نیمی از ایران و کمی بعد، خراسان و طخارستان و... را فتح کرد، ولی ابتدا این سپاه کوفه بود که با پیروزی‏‌های چشم‏گیر و مکرر در عراق و فتح پایتخت امپراطوری ساسانی و سرانجام پیروزی‏های بزرگ نهاوند (فتح الفتوح) توانست ابّهت و اقتدار شاهنشاهی ساسانی را در هم شکند و پیروزی‏های سپاه بصره را تضمین کند. در واقع بصریان به فتح شهرها و ایالت‏‌هایی موفق شدند که بدون مدافعان قدرتمند مانده بودند. لازم به ذکراست که بیش‏تر سپاه کوفه و بصره به ویژه فرماندهان و چهره‏های شاخص آنها پس ازدست‏یابی به هدف‏های خود در جنگ‏ها و فتوحات به پایگاه خویش باز می‌‏گشتند و اگر فرمان جنگ جدیدی صادر می‏شد، مجددا به منطقه مورد نظر اعزام می‏گردیدند.

7. بین امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام و مردم کوفه علاق‌ه‏ای متقابل وجود داشت؛ علی علیه‏‌السلام قبل از این که به کوفه بیاید به مردم آن ارج می‌‏نهاد و آن‌ها را دوست می‏داشت؛ با این که آن حضرت در مدینه از مردم بیعت گرفته بود و کوفه را که ده‌‏ها فرسنگ از مدینه فاصله داشت تا آن زمان ندیده بود، به کوفه و مردم آن دل‏بسته بود. ابن ابی الحدید در شرح نهج‌‏البلاغه خود بابی را با عنوان «فضایل کوفه در کلام امیرالمؤمنین» آورده است.

هنگامی که علی علیه‏‌السلام تصمیم گرفت به منظور برخورد با پیمان‏شکنان به بصره برود درنامه‌‏ای که برای نخستین بار به اهل کوفه نوشت، مرقوم داشت: «فرمانی است از بنده خدا علی امیرالمؤمنان به مردم کوفه که صهیه انصار و سروران عرب هستند.». «صهیه»در لغت به معنی جماعت و دسته، و به معنی سرور و بزرگ نیز آمده است. «نسام» هم که در متن عربی آمده است - به معنی رفعت و بلندی و جای بالا است.

علی علیه‏‌السلام چون از مهاجران، یعنی اهل مکه عداوت و کینه‏توزی دیده بود به انصار یعنی مردم مدینه، که برخلاف اهل مکه، مردمی پرآوازه و مهربان بودند توجه داشت،که سرشناسان آنها به کوفه مهاجرت کرده بودند. این موضوع در آخرین نامه کوتاه حضرت آمده است. امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام به مردم کوفه که بسیاری از آنها اهل مدینه بودند، می‏نویسد: «بدانید که دیگر مدینه با آن جمیعت وجود ندارد، مردم خوب آن پراکنده شده‌‏اند و فتنه و آشوب برگرد محور آن می‌‏گردد. پس شما با رسیدن نامه من به سوی فرمانده خود بشتابید و در جهاد با دشمن خود پیش‏دستی کنید.» حضرت در آخرین نامه نوشت: «برای من کافی است که شما برادران من هستید، و برای دین،یاوران خوبی. بنابراین سبک و سنگین حرکت کنید و با اموال و جان‏هایتان در راه خدا جهاد نمایید که برای شما بهتر است اگر بدانید.

به روایت طبری علی علیه‏‌السلام در تعقیب عایشه و طلحه و زبیر وقتی به ربذه رسید و خبر یافت که آنها قصد بصره دارند و به سوی کوفه نرفتند، خوشحال شد و فرمود: «مردم کوفه بیش از دیگران مرا دوست دارند به خصوص که رؤسای عرب و سروران آنها در میان ایشان هستند.» و به همین جهت به آنها نوشت: «که من شما و شهرتان را از بین تمام شهرها برگزیدم و بر آن هستم که در میان شما فرود آیم زیرا از مودّت و محبت شما نسبت به خود که به خاطر خدا و پیامبر است اطلاع دارم، پس هر کس به سوی من بیاید و مرا یاری کند، دعوت حق را اجابت کرده و وظیفه‏ای را که بر دوش دارد انجام داده است.»

همان‏گونه که ذکر شد امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام به سبب کینه‏‌ورزی مهاجران و اهل مکه عنایت خاصی به انصار (مردم مدینه) و یمنی‏‌ها داشت به گونه‏ای که عاملان و فرمانروایان آن حضرت بر نقاط مهم عالم اسلام از انصار و مردم یمن انتخاب شده بودند و یک نفر مهاجر در میان آنها نبود به جز پسر عموهای وی یعنی عبدالله‏ و عبیدالله‏ و قثم پسران عباس. در میان حکمرانانی که امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام قبل از ورود به عراق تعیین کرد چهره‏‌های برجسته‏ای از انصار دیده می‏شوند. افرادی هم‏چون عثمان بن حنیف انصاری- والی بصره - برادرش سهل بن حنیف انصاری تعیین شده برای حکومت شام که معاویه مانع ورود او به شام گردید، و بعد از طرف حضرت جانشین او در مدینه شد، قیس بن سعد بن عباده والی مصر، و قرظة بن کعب انصاری والی کوفه.

مجموعه این عوامل و شاید عواملی دیگر، باعث شد که حضرت کوفه را «قبة الاسلام»بخواند و آن را در میان سایر بلاد اسلامی به عنوان مرکز خلافت برگزیند.

امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام حتی در اواخر حکومت خود و اندکی قبل از شهادتش با این که از کوفیان دل‌‏آزرده بود و آنها از فرمانش سرپیچی می‏‌کردند، در عین حال، آنها را از همه مسلمانان برتر و برگزیده‌‏تر می‏‌خواند (غارات ، ج2 ، ص625). در واقع حضرت برترین انتخاب را کرد و برترین مکان را از نظر جغرافیایی با بهترین مردم از لحاظ دلاوری و سابقه اسلام و اشتهار به صلاح و درستی برگزیده بود. به احتمال زیاد، همین عوامل بود که امام حسین علیه‌‏السلام از تمام عالم اسلام، کوفه را برای قیام خود انتخاب کرد.

Япония деньги огонь сушат деньги ритуал

Фото: EPA

مذهب و دین در میان تمامی مردم دنیا وجود دارد ولی دین های متفرقه هر کدام آیین خاصی دارند که برخی از آن ها بسیار خشن یا عجیب هستند.

در دنیا افرادی هستند که دین های متفرقه دارند و این ادیان نه تنها الهی نیستند بلکه رسومات بسیار عجیب و خشنی هم دارند که بیشنر شبیه اعمال انسان های دیوانه و شکنجه می ماند. در ادامه خشن ترین و عجیب ترین رسومات برخی از دین ها را باهم مرور میکنیم .

سانتی

یکی از عجیب ترین مراسم هایی که در هند قدیم انجام می شد، مراسم مذهبی "سانتی" است. این مراسم دینی عجیب بدین صورت است که وقتی مردی جانش را ازدست می دهد، همسر او نیز باید خود را در مراسم خاکسپاری شوهرش به آتش کشیده و بسوزاند .

این مراسم در بخش هایی از هند هنوز هم دیده می شود. این درحالی است که این مراسم توسط جامعه جهانی محکوم شده است .

 روز مردگان

در مکزیک مراسمی عجیب هرساله در روز اول ماه نوامبر انجام میشود که به جشن مردگان معروف شده است. در این مراسم استخوان ها از قبر خارج شده و پاک میشوند. در این روز که مردم قصد دارند به روح مردگان نزدیک تر شوند. این مراسم همیشه با جشن و پایکوبی همراه است و غذاهای خوشمزه برای شادی روح ارواح به مردم داده میشود.

 ماتایوساس

یکی از مراسم های بسیار عجیب مذهبی هر ساله در گینه نو انجام می شود. در این مراسم که "ماتایوساس" نام دارد تنها پسرهای جوان شرکت میکنند و هدف آن ها تبدیل شدن به مردان واقعی است. آنها باید بعد از انجام چند حرکت مختلف باید زبانشان را سوراخ کنند و مرد واقعی شوند.

 پرش مرگ

"وانوتو" جزیره ای محروم و دورافتاده در آفریقا است که مراسم مذهبی و خطرناک آن ها به یک جاذبه توریستی تبدیل شده است. در این مراسم مردان برای افزایش سلامتی و همچنین پربارتر شدن محصولات کشاورزی از بالای سکویی چوبی و در حالی که یک طناب از جنس شاخ و برگ به پای خود بسته اند به پایین میپرند. هر چه پرش بلندتر باشد محصولات پربارترخواهند بود! البته هرساله افرادی هم جانشان را از دست می دهند زیرا هیچ ایمنی در این پرش ها وجود ندارد.

قربانی انسانی

با قوم آزتک که داستان های زیادی در مورد آن ها گفته می شود حتما آشنا هستید اما شاید با یکی از مراسم های بسیار عجیب آن ها آشنا نباشید. در مراسم قربانی انسان آزتک ها بهترین راه تشکر از خدا را ریختن خون می دانستند از این رو اسیرهای جنگی را به بالاترین بخش معبد میبردند و رو به آسمان از گلو تا شکم او را پاره میکردند سپس قلب فرد بیچاره را به خدا اهدا میکردند.

پرش از روی کودکان

اسپانیایی ها که مراسم های عجیبشان سر به فلک می کشد در یک حرکت مذهبی نوزادان تازه متولد شده را روی زمین می خوابانند و یک نفر از روی آن ها می پرند. فردی که از روی بچه ها می پرد نماد شیطان است و به گفته اسپانیایی ها این حرکت باعث پاکی بچه ها از گناهان می شود ولی به هر حال احتمال مرگشان نیز بسیار زیاد است.

مولودی که دیوارهای کعبه برای او شکافته شد + فیلم


میزبانی کعبه از علی (ع) و مادرش در سیزدهم رجب دهمین سال عام الفیل گویای آن بود که برنامه‌ای الهی برای امامت آغاز شده است.

 میزبانی کعبه از علی (ع) و مادرش در سیزدهم رجب دهمین سال عام الفیل گویای آن بود که برنامه‌ای الهی برای امامت آغاز شده است.

چرا حضرت علی (ع) در بستر پیامبر (ص) خوابید؟


امام علی (ع) نخستین وصی پیامبر گرامی اسلام و نزدیکترین شخص به حضرت محمد(ص) بود.

نزدیک ترین شخص به پیامبر که بود؟نخستین وصی پیامبر امیر المومنین در بین اعیاد و مناسبت های ماه رجب ولادت با سر سعادت امیر المومنین همیشه در ذهن ما جای دارد و وقتی به ماه رجب می رسیم 13 رجب و روز پدر نا خود آگاه در ذهن ما یاد آور می شود که به همین مناسبت گوشه ای از زندگی حیدر کرار را با هم می خوانیم :

علی ابن ابی طالب نام مبارک حضرت علی (ع) بود و مابقی القاب و کنیه حضرت بودند. حضرت علی (ع.) نخستین فرزند خانواده هاشمی است که پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم اند. پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف می‌باشد. خاندان هاشمی از لحاظ فضایل اخلاقی، فتوت، مروت، شجاعت و بسیاری از خصائص اخلاقی دیگر زبانزد بوده واین خصوصیات به خاندان بنی هاشم نسبت داده شده بود.

تولد امام علی (ع)

تولد امام علی (ع) روز سیزدهم ماه رجب سال سی‌ام عام الفیل، در خانه کعبه اتفاق افتاده است. می‌گویند کسی پیش از آن حضرت و پس از ایشان در خانه کعبه متولد نشده است. فاطمه دختر اسد به هنگام درد زایمان راه مسجدالحرام را در پیش گرفت و خود را به دیوار کعبه نزدیک ساخت و چنین گفت:: خداوندا به تو و پیامبران و کتابهایی که از طرف تو نازل شده اند و نیز به سخن جدم ابراهیم سازنده این خانه ایمان راسخ دارم. پرودگارا به پاس احترام کسی که این خانه را ساخت، و به حق کودکی که در رحم من است، تولد این کودک را بر من آسان فرما.

دوران کودکی:

حضرت علی (ع) تا سه سالگی نزد پدر و مادرش بسر برد و از آنجا که خداوند می‌خواست ایشان به کمالات بیشتری نائل آید، پیامبر اکرم (ص) وی را از بدو تولد تحت تربیت غیر مستقیم خود قرار داد. تا آنکه، خشکسالی عجیبی در مکه واقع شد. ابوطالب عموی پیامبر، با چند فرزند با هزینه سنگین زندگی روبرو شد. رسول اکرم (ص) با مشورت عموی خود عباس توافق کردند که هر یک از آنان فرزندی از ابوطالب را به نزد خود ببرند تا گشایشی در کار ابوطالب باشد. عباس، جعفر را و پیامبر (ص)، علی (ع) را به خانه خود بردند. به این طریق حضرت علی (ع) به طور کامل در کنار پیامبر قرار گرفت. علی (ع) آنچنان با پیامبر (ص) همراه بود، حتی هرگاه پیامبر از شهر خارج می‌شد و به کوه و بیابان می‌رفت او را نیز همراه خود می‌برد. بعثت پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) شکی نیست که سبقت در کارهای خیر نوعی امتیاز و فضیلت است؛ و خداوند در آیات بسیاری بندگانش را به انجام آن‌ها، و سبقت گرفتن بر یکدیگر دعوت فرمود: ه است.

ماجرای دعوت همگانی و انتخاب امام علی (ع) به عنوان وصی:

پس از وحی خدا و برگزیده شدن حضرت محمد (ص.) به پیامبری، وحی فرا رسید و فرمان دعوت همگانی داده شد. در این میان تن‌ها حضرت علی (ع.) مجری طرح‌های پیامبر (ص.) در دعوت الهیش و تن‌ها همراه و دلسوز آن حضرت در ضیافتی بود که وی برای آشناکردن خویشاوندانش با اسلام و دعوتشان به دین خدا ترتیب داد. در همین ضیافت پیامبر (ص.) از حاضران سؤال کرد: چه کسی از شما مرا در این راه کمک می‌کند تا برادر و وصی و نماینده من در میان شما باشد؟ این سوال سه بار پرسیده شد و فقط علی (ع.) پاسخ داد:‌ای پیامبر خدا! من تو را در این راه یاری می‌کنم سپس پیامبر رو به خویشاوندان و بستگان فرمود:، بدانید که علی (ع.) برادر و وصی و خلیفه پس از من در میان شماست.

چرا حضرت علی (ع) در بستر پیامبر (ص) خوابید؟
 
پیامبر (ص) عزم هجرت کرده بود و کفار قریش می‌خواستند تا مانع حرکات عبادی سیاسی او شوند و قصد داشتند تا پیامبر را در تاریکی و خلوتی شب در در بستر به قتل برسانند، پیامبر (ص) آن شب به تعلیم جبرئیل در بستر خود نخوابید و به علی (ع) گفت: در بستر من بخواب و این پارچه سبز حضرمی را بر خود بپوشان که آن‌ها نخواهند توانست آزاری به تو برسانند. کفار قریش بر در خانه آن حضرت آمده بودند و مراقب او بودند و می‌پنداشتند که آنکه خوابیده است خود حضرت رسول (ص) است، نزدیک بامداد امام علی آن پارچه را به یکسو افکند و قریش به اشتباه خود پی‌بردند. اما دیر شده بود، زیرا حضرت رسول (ص) از مکه بیرون رفته بود. علی سه شبانه روز در مکه ماند تا اماناتی را که مردم پیش رسول اکرم (ص) داشتند به آن‌ها بازگرداند و پس از به پایان رساندن این مأموریت از مکه بیرون رفت و به حضرت رسول (ص) پیوست.

اقدامات و فضائل حضرت علی (ع) بعد از هجرت:
 
 ۱ - جانبازی و فداکاری در میدان جهاد: حضور وی در ۲۶ غزوه از ۲۷ غزوه پیامبر (ص.) و شرکت در سریه‌های مختلف از افتخارات و فضایل آن حضرت است.
 ۲ - ضبط و کتابت وحی (قرآن) کتابت وحی و تنظیم بسیاری از اسناد تاریخی و سیاسی و نوشتن نامه‌های تبلیغی و دعوتی از کارهای حساس و پرارج امام (ع.) بود. ایشان آیات قرآن چه مکی و چه مدنی، را ضبط می‌کرد. به همین علت است که وی را از کاتبان وحی و حافظان قرآن به شمار می‌آورند. در این دوران بود که پیامبر (ص.) فرمان اخوت و برادری مسلمانان را صادر فرمود: و با حضرت علی (ع.) پیمان برادری و اخوت بست و به حضرت علی (ع.) فرمود:: تو برادر من در این جهان و سرای دیگر هستی. به خدایی که مرا به حق برانگیخته است ... تو را به برادری خود انتخاب می‌کنم، اخوتی که دامنه آن هر دو جهان را فرا گیرد.

ازدواج با دختر پیامبر: 

حضرت علی (ع) داماد رسول اکرم (ص)، عمر و ابوبکر با مشورت با سعد معاذ رئیس قبیله اوس دریافتند جز علی (ع) کسی شایستگی زهرا (س) را ندارد؛ لذا هنگامی که علی (ع) در میان نخلهای باغ یکی از انصار مشغول آبیاری بود موضوع را با ایشان در میان نهادند و ایشان فرمود:: دختر پیامبر (ص) مورد میل و علاقه من است؛ و به سوی خانه رسول به راه افتاد. وقتی به حضور رسول اکرم (ص) رسید، عظمت محضر پیامبر (ص) مانع از آن شد که سخنی بگوید، تا اینکه رسول اکرم (ص) علت رجوع ایشان را جویا شد و حضرت علی (ع.) با تکیه به فضایل و تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام فرمود:: آیا صلاح می‌دانید که فاطمه را در عقد من درآورید؟ پس از موافقت حضرت زهرا (س) در سال اول یا دوم یا سوم هجری، حضرت رسول (ص) حضرت فاطمه (س) را به عقد امام علی (ع) در آورد. بنا بر بعضی روایات مَهر آن حضرت پانصد درهم بود. اما درباره مهر حضرت فاطمه (ع) اقوال دیگری هم ذکر شده است که باید به کتب مفصل رجوع کرد.

بنا بر بعضی از روایات پیش ازامام علی (ع) ابوبکر و عمر از حضرت فاطمه (ع) خواستگاری کرده بودند، ولی حضرت رسول (ص) پاسخ رد به ایشان داده بود.


ماجرای غدیر خم و بالا بردن دست امیر المومنین:

پیامبر (ص.) بعد از اتمام مراسم حج در آخرین سال عمر پربرکتش در راه برگشت در محلی به نام غدیرخم در نزدیکی جحفه دستور توقف داد، زیرا پیک وحی فرمان داده بود که پیامبر (ص.) باید رسالتش را به اتمام برساند. پس از نماز ظهر پیامبر (ص.) بر بالای منبری از جهاز شتران رفت و فرمود::‌ای مردم! نزدیک است که من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم درباره من چه فکر می‌کنید؟ مردم گفتند: گواهی می‌دهیم که تو آیین خدا را تبلیغ می‌کردی پیامبر فرمود:: آیا شما گواهی نمی‌دهید که جز خدای یگانه، خدایی نیست و محمد بنده خدا و پیامبر اوست؟ مردم گفتند: آری، گواهی می‌دهیم. سپس پیامبر (ص.) دست حضرت علی (ع.) را بالا گرفت و فرمود::‌ای مردم! در نزد مؤمنان سزاوارتر از خودشان کیست؟ مردم گفتند: خداوند و پیامبر او بهتر می‌دانند. سپس پیامبر فرموند:‌ای مردم هر کس من مولا و رهبر او هستم، علی هم مولا و رهبر اوست؛ و این جمله را سه بار تکرار فرمودند: بعد مردم این انتخاب را به حضرت علی (ع.) تبریک گفتند و با وی بیعت نمودند.
 
حضرت علی (ع) بعد از رحلت رسول اکرم (ص):
 
پس از رحلت رسول اکرم (ص.) به علت شرایط خاصی که بوجود آمده بود، حضرت علی (ع.) از صحنه اجتماع کناره گرفت و سکوت اختیار کرد. نه در جهادی شرکت می‌کرد و نه در اجتماع به طور رسمی سخن می‌گفت:. شمشیر در نیام کرد و به وظایف فردی و سازندگی افراد می‌پرداخت. فعالیتهای امام در این دوران به طور خلاصه اینگونه است:
 ۱ - عبادت خدا آنهم در شان حضرت علی (ع)
 ۲ - تفسیر قرآن و حل مسائل دینی و فتوای حکم حوادثی که در طول ۲۳ سال زندگی پیامبر (ص.) مشابه نداشت.
 ۳ - پاسخ به پرسشهای دانشمندان ملل و شهرهای دیگر.
 ۴ - بیان حکم بسیاری از رویدادهای نوظهور که در اسلام سابقه نداشت.
 ۵ - حل مسائل هنگامی که دستگاه خلافت در مسائل سیاسی و پاره‌ای از مشکلات با بن بست روبرو می‌شد.
 ۶ - تربیت و پرورش گروهی که از ضمیر پاک و روح آماده، برای سیر و سلوک برخوردار هستند.
 ۷ - کار و کوشش برای تامین زندگی بسیاری از بینوایان و درماندگان تا آنجا که با دست خویش باغ احداث می‌کرد و قنات استخراج می‌نمود و سپس آن‌ها را در راه خدا وقف می‌نمود.

القاب علی ابن ابی طالب (ع)

امیر المومنین: حضرت علی (ع) بسیاری از زمان خود را بعه عبادت می‌پرداختند و حتی زمانی در حین نماز خاری به پای او می‌رود یکی از اصحاب اقدام به در آوردن این خار از پای حضرت می‌کند، ولی امام علی (ع) به قدری به نماز توجه داشتند که متوجه آن نمی‌شود و به خاطر عبادات زیاد آن حضرت لقب امیر المومنین را به او دادند.
ابو الحسن: مرحوم طبرسی می‌گوید: کنیه مشهور امام علی (علیه السلام)، «أبو الحسن» است.
علت این کنیه این است که پسر بزرگشان امام حسن هستند.
ابو الحسین: امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود:: «تا زمانی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) زنده بود، حسن و حسین به آن حضرت پدر می‌گفتند و به من پدر نمی‌گفتند، بلکه خطاب حسن به من «اباالحسین» و خطاب حسین به من، «اباالحسن» بود»
ابوتراب: حضرت علی (ع) به جز کنیه ابو الحسن به ابو تراب نیز معروف بود و این کنیه را حضرت رسول (ص) به او داده بود و آن هنگامی بود که او را بر روی خاک خوابیده دیده بود و او را بیدار کرده و گرد و خاک از پشت او برافشانده و فرمود: ه بود تو ابو تراب هستی.

آن حضرت این کنیه را، چون از جانب رسول اکرم (ص) به او داده شده بود بسیار دوست می‌داشت و آن را بر کنیه‌ها و القاب دیگر ترجیح می‌داد.

حیدر: می‌گویند مادرش او را حیدره نام نهاده بود، اما پدرش ابو طالب نام او را به علی تغییر داد. در رجزی که به آن حضرت منسوب است و آن را در غزوه خیبر در برابر مرحب خیبری خوانده است تصریح به این معنی است، زیرا حضرت در این رجز فرمود: ه است: (أنا الذی سمتنی أمی حیدره)؛ من کسی هستم که مادرم مرا حیدره نامید.


جنگ هایی که امام علی در آن‌ها حضور یافت:

حضرت علی علیه السلام در بیشتر جنگ‌ها در کنار پیامبر اسلام به عنوان پرچم دار سپاه اسلام می‌جنگید و داستان‌های زیادی از دلاوری و شجاعت او بر سر زبان‌ها است که خیلی هم زیاد است.

البته بنا به روایات، حضرت امیر (ع) در همه غزوات بجز غزوه تبوک حضور داشته است و عَلَم حضرت رسول (ص) همواره به دست امام علی (ع) بوده است.

در غزوه تبوک خود حضرت رسول (ص) امام علی (ع) را به جای خویش در مدینه گذاشت و این امر موجب بروز این شایعه شد که حضرت رسول (ص) از مصاحبت امام علی (ع) خوشدل نیست.

امام علی (ع) این شایعه را با آن حضرت در میان نهاد و آن حضرت سخن بسیار معروف خود یعنی حدیث منزلت را ادا فرمود:: (أنتَ مِنّی بِمَنزلهِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّاأنـّه لانَبی بَعدی)؛ جایگاه تو نسبت به من همچون جایگاه هارون نسبت به موسی است مگر اینکه پیامبری پس از من نیست.

شهادت امام علی (ع):
 
بعد از جنگ نهروان و سرکوب خوارج برخی از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادی، و برک بن عبدالله تمیمی و عمروبن بکر تمیمی در یکی از شب‌ها گرد هم آمدند و اوضاع آن روز و خونریزی‌ها و جنگهای داخلی را بررسی کردند و از نهروان و کشتگان خود یاد کردند و سرانجام به این نتیجه رسیدند که باعث این خونریزی و برادرکشی حضرت علی (ع.) و معاویه و عمروعاص است؛ و اگر این سه نفر از میان برداشته شوند، مسلمانان تکلیف خود را خواهنددانست. سپس با هم پیمان بستند که هر یک از آنان متعهد کشتن یکی از سه نفر گردد. ابن ملجم متعهد قتل امام علی (ع.) شد و در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد کوفه نشستند آن شب حضرت علی (ع.) در خانه دخترش مهمان بودند و از واقعه صبح با خبر بودند، وقتی موضوع را با دخترش در میان نهاد، ام کلثوم گفت:: فردا جعده را به مسجد بفرستید. حضرت علی (ع.) فرمود:: از قضای الهی نمی‌توان گریخت. آنگاه کمربند خود را محکم بست و در حالی که این دو بیت را زمزمه می‌کرد عازم مسجد شد. کمر خود را برای مرگ محکم ببند، زیرا مرگ تو را ملاقات خواهدکرد؛ و از مرگ، آنگاه که به سرای تو درآید. جزع و فریاد مکن ابن ملجم، در حالی که حضرت علی (ع.) در سجده بودند، ضربتی بر فرق مبارک وارد شد و خون از سر حضرتش در محراب جاری شد. در این حال آن حضرت فرمود:: فزت و رب الکعبه به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم سپس آیه ۵۵ سوره طه را تلاوت فرمود:: شما را از خاک آفریدیم و در آن بازتان می‌گردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان می‌آوریم.

توصیه‌های آخر امام علی (ع)

 حضرت علی (ع.) در واپسین لحظات زندگی نیز به فکر صلاح و سعادت مردم بود و به فرزندان و بستگان و تمام مسلمانان چنین وصیت فرمود:: شما را به پرهیزکاری سفارش می‌کنم و به اینکه کارهای خود را منظم کنید و اینکه همواره در فکر اصلاح بین مسلمانان باشید. یتیمان را فراموش نکنید، حقوق همسایگان را مراعات کنید. قرآن را برنامه‌ی عملی خود قرار دهید. نماز را بسیار گرامی بدارید که ستون دین شماست.

مزار و بارگاه امام علی (ع)

حضرت علی (ع) ۱۹ رمضان مورد ضربت قرار گرفت و ۲۱ رمضان به شهادت نائل آمد بعد از شهادت حضرت علی (ع) پیکر مبارک آن حضرت را در نزدیکی شهر کوفه بدون این که کسی متوجه شود دفن کردند. بعد از گذشت سال‌های متمادی آرامگاه حضرت علی (ع) کشف شد و اکنون نجف اشرف آرامگاه امام علی (ع) میعاد گاه و دلدادگان این امام و مکتب تشیع  است.

کره شمالی: برای جنگ با ناوهای آمریکایی آماده‌ایم


کره شمالی اعزام کشتی های جنگی آمریکا به شبه جزیره کره را «اقدامی جنون آمیز» خواند و اعلام کرد به این اقدام آمریکا پاسخ می دهد.

خبرگزاری فرانسه به نقل از خبرگزاری رسمی کره شمالی KCNA اعلام کرد، ­کره شمالی روز سه شنبه اعزام تعدادی از کشتی های جنگی آمریکایی به شبه جزیره کره را اقدامی «جنون آمیز و بدون منطق» خواند و هشدار داد برای «جنگ»آمادگی دارد.

سخنگوی وزارت امور خارجه کره شمالی در بیانیه ای اعلام کرد: "اقدام جنون آمیز آمریکا به استقرار کشتی های جنگی خود برای اشغال جمهوری دمکراتیک خلق کره (کره شمالی)، به مرحله ای نگران کننده رسیده است."

آمریکا اعلام کرد، ناو هواپیمابر یو اس اس کارل ویلسون و کشتی های جنگی همراه آن را به آبهای شبه جزیره کره اعزام کرده است.