امید

عشق به حضرت مهدی موعود{عج}

امید

عشق به حضرت مهدی موعود{عج}

ویژگی‌هایی که آیت‌الله خامنه‌ای را ممتاز می‌کرد/منتظری چگونه کانالیزه شد


شناسه خبر: 1597786 سرویس: سیاسی
گفت وگو آیت الله سیدجمال الدین دین پرور رییس بنیاد ملی نهج البلاغه

آیت‌الله دین‌پرور شاگرد امام و هم‌درس آیت‌الله خامنه‌ای از دوران نهضت و مبارزه، کلاس‌های درس مشترک با رهبر انقلاب، چرایی مقابله شریعتمداری و منتظری با انقلاب و... می‌گوید.

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیمپعباس کلاهدوز و محمدعلی سافلی«بسمه تعالی‌؛ حال که جناب معزی‌الیه قبول زحمت کرده‌اند، این‌جانب نیز موافقم و ایشان را به عنوان نماینده‌ خود در آن بنیاد محترم تعیین می‌کنم. ان‌شاءاللَّه از وجود بابرکت ایشان استفاده‌ کامل بشود. والسّلام علیکم - 9/9/1370»

متن بالا حکمی است که رهبر معظم انقلاب آن را برای هم‌درس سالهای طلبگی خود نگاشتند و شخصیتی که عمر خود را در راه نهج‌البلاغه صرف کرده به‌عنوان نماینده ولی‌فقیه در بنیاد نهج‌البلاغه منصوب کردند.

آیت‌الله سید جمال‌الدین پرور متولد 1318 فرزند آیت‌الله حاج سیدمهدی دین‌پرور است. اجداد وی همگی در محله دربند شمیران ساکن بودند و وی نیز هم‌چنان امامت جماعت مسجد جامع دربند را برعهده دارد.

تصویر اجداد آیت‌الله سید جمال‌الدین دین‌پرور که همگی از فقهای محله دربند تهران بودند

اولین استاد حوزوی وی مرحوم علامه کرباسچیان بود و  پس از سه سال تلمذ در تهران درسنّ 18 سالگی به قم مشرف شد و از محضر آیات ستوده، امینیان، نظری، مشکینی، سبحانی دروس سطح را فراگرفت و پس از آن در درس خارج فقه و اصول حضرات آیات بروجردی،گلپایگانی، شیخ مرتضی حائری، اراکی، گلپایگانی و امام خمینی (ره)حاضر شد.

آیت‌الله دین‌پرور را همه با نهج‌البلاغه می‌شناسند و ماموریتی که علامه امینی در این راستا به وی محول کرد. ایشان در مقدمه کتاب نهج البلاغه پارسی در این باره می‌گوید "این عنایت و اشاره و یا ماموریت و یا مسئولیت را از روزگاری مشهود می‌بینم که در محضر علامه بزرگوار امینی حضور یافتم و افتخار زیارت و استماع سخنان پر شور و پر مغز آن عالم ربانی را داشتم... سرانجام جرقه‌ای از آن کوه آتشفشان در وجودم افروخته شد و شعله‌ای از مشعل ولایت کانون هستیَم را فرا گرفت و از خدا خواستم که افتخار و توفیقی در این زمینه نصیبم کند."

این شاگرد امام راحل از اولین مبارزان انقلابی است که در سال‌های اولیه دهه 40 دستگیر شد و به زندان رفت. بعد از پیروزی انقلاب نیز مسئولیت‌های مختلفی از جمله همکاری با حزب جمهوری اسلامی، عضویت در شورای فرماندهی سپاه، ریاست بنیاد بین‌المللی نهج‌البلاغه، نمایندگی رهبر معظم انقلاب در هند را برعهده داشت و اخیراً به عضویت شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز درآمد.

فیلم نماز آیت‌الله دین‌پرور در مسجد جامع دربند

خبرنگاران سیاسی تسنیم در سلسله‌ گفت‌وگوهایی با شاگردان مرحوم بروجردی و امام خمینی(ره) و علمای اعلام کاوشی نو در نهضت بنیان‌گذار انقلاب اسلامی خواهند داشت و در این بین به بیان ناگفته‌ها و کمترگفته‌شده‌هایی از تاریخ انقلاب اسلامی می‌پردازند. تاکنون 14 بخش از این گفت‌وگوها شامل مصاحبه با آیات سید جواد علم‌الهدی، فیض گیلانی، علوی گرگانی، قافی یزدی، سیدجعفر کریمی، مرحوم صابری همدانی، سیدرضا بنی‌طبا، طباطبایی‌نژاد، مبشر کاشانی، واحدی جهرمی، شبیری زنجانی، منتظری قمی، لنگرودی و مطهری یزدی منتشر شده که می‌توانید آرشیو این مصاحبه‌ها را اینجا ببینید.

متن پیش‌ِرو مصاحبه خبرنگاران سیاسی خبرگزاری تسنیم با آیت‌الله سید جمال‌الدین دین‌پرور است که از منظرتان می‌گذرد:

تسنیم: با توجه به اینکه مصاحبه‌های ما پیرامون شخصیت امام(ره) است، سابقه آشنایی حضرت‌عالی با مرحوم امام از چه تاریخی بود؟

آیت‌الله دین‌پرور: بسم‌الله الرحمن الرحیم. سالهای آشنایی بنده با حضرت امام از زمان طلبگی در قم بود و در منزل امام رفت و آمد و در کلاس درس ایشان حضور داشتم. از لحاظ فکری هم از همان آغاز اعتقاد به روش و برنامه ایشان در مسائل سیاسی داشتم. من از همان سن 10 - 12 سالگی به مسائل سیاسی علاقه‌مند بودم. در زمانی که اوج کارهای دکتر مصدق بود، کارهای وی را دنبال می‌کردم تا وقتی که در قم مشغول درس بودم.

تسنیم: علت علاقه‌مندی شما و سایر طلاب به حضرت امام چه بود و ایشان در بین سایر اساتید چه جایگاهی داشتند؟

آیت‌الله دین‌پرور: موقعیت امام موقعیت ویژه‌ای بود و از نظر درسی در یک سطح بالایی بودند و از لحاظ اخلاقی و عرفانی پایگاه معتبری در حوزه داشتند و طلاب و افراد را جذب می‌کردند. اخلاق، فقه، اصول و فلسفه درس می‌دادند تا موقعی که ایشان درسشان ادامه داشت ما موفق شدیم در درس خارج ایشان شرکت کنیم و در کنار صدها طلبه جوانی که در پای درس ایشان بودند از درس ایشان استفاده می‌کردیم.

** چرا امام اقدامی برای مطرح شدن بعد از آیت‌الله بروجردی نداشت؟

بعد از ارتحال آیت‌الله بروجردی روال کار و جهت‌ها متوجه امام شد اما ایشان هیچ‌گاه اقدامی برای مطرح شدن خودشان نمی‌کردند و حتی جلوگیری می‌کردند که نام ایشان بر سر زبان‌ها بیفتد. بعد از فوت آیت‌الله بروجردی که مراجع برای ایشان مراسم فاتحه می‌گرفتند ایشان مجلس فاتحه هم نگرفت تا مطرح نشوند. در زمان آقای بروجردی هم خودشان را مطرح نمی‌کردند.

مرحوم پدرم نقل می‌کردند یک بار در قم زمانی که به طرف منزل می‌رفتند دیدند که مرحوم امام هم جلوتر از وی به طرف منزل می‌رود. ایشان تا به امام رسیدند حرکت را کند می‌کنند تا از ایشان جلوتر نروند. مرحوم امام برگشتند سلام و احوال پرسی کردند و گفتند شما فرمایشی دارید؟ عرض کرده بود خیر! امام گفته بود شما بروید و من دوست ندارم کسی پشت سر من راه برود. یعنی تا این حد مقید بودند که اطرافشان کسی نباشد.

تسنیم: پس علت اینکه نظرمردم در کمتر از دوسال متوجه مرحوم امام شد، چه بود؟ 

آیت‌الله دین‌پرور: بعد از فوت آیت‌الله بروجردی و مطرح شدن لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، حضرت امام احساس کردند باید جدی وارد کار شوند و شروع کردند به سخنرانی که همان باعث شد تا عملاً نظرها به سمت ایشان جلب شود. ما هم در کنار صدها و هزارها طلبه به ایشان علاقه‌مند شدیم و دنبال فکر ایشان بودیم. در سخنرانی‌هایی که داشتیم در منبرها مطالب ایشان را مطرح می‌کردیم و حتی از ایشان اسم می‌بردیم و دعا می‌کردیم. من یادم است در حسینیه دربند که ما منبر می‌رفتیم، با اینکه مشرف به کاخ سعدآباد بود و ماموران ساواک و شهربانی یک محیط ترسناک در حسینیه ایجاد کردند ولی ما مقاومت می‌کردیم و علاوه بر بحث‌های سیاسی امام را دعا می‌کردیم.

** جمله امام حسین علیه حاکم ظالم بر در حسینیه شمیران

من خاطر دارم که در حسینیه دربند در کاشی کاری داخل حسینیه، سخنان امام حسین را نوشتیم که در آن زمان جنبه سیاسی آن قوی بود. مثلا جمله‌ای که امام حسین فرمود هرکس که حاکم ظالمی را ببیند که حلال خدا را حرام می‌کند و حریم دین را می‌شکند علیه آن قیام نکند با آن ظالم محشور می‌شود «مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ اللهِ، ناکِثاً لِعَهْدِ اللهِ، مُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ، یَعْمَلُ فِی عِبادِاللهِ بِالاِثْمِ وَ الْعُدْوانِ فَلَمْ یُغَیِّرْ عَلَیْهِ بِفِعْل، وَ لاَ قَوْل، کانَ حَقّاً عَلَى اللهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَ». آن زمان گفتن این حرف نسبت به دستگاه طاغوت خیلی خطرناک بود ولی ما مقاومت می‌کردیم و بحث خودمان را ادامه می‌دادیم.

امام(ره) یک سخنرانی در منزلشان در موضوع کاپیتولاسیون کردند که من آنجا حضور داشتم. در منزل امام پر از جمعیت بود و گفتند که دولت آمریکا منفورترین دولت نزد ملت ایران است. از آن موقع ما در جریان کار ایشان بودیم و بعد از زندان هم ما این کار را رها نکردیم مخصوصا در شمیران که ما آمدیم جلساتی تشکیل می‌شد و در تشکیل راهپیمایی‌ها هم از شهید مطهری، بهشتی، باهنر و آیت‌الله موسوی اردبیلی دعوت می‌کردیم.

تسنیم: اولین دستگیری شما در چه تاریخی اتفاق افتاد؟ گویا شما برخلاف برخی دیگر از مبارزان انقلابی، قبل تبعید امام بازداشت شدید؟

آیت‌الله دین‌پرور: ماه رمضان سال 41 یا 40 در شب قدر درباره مطالب امام علیه اسرائیل صحبت و امام را دعا کردم. همان شب که شب 19 بود، دم درب منزل ما را دستگیر کردند و دو سه ماهی در ساواک و شهربانی و زندان قصر و قزل قلعه بودم و در آنجا هم از من تعهد خواستند که بنویسید دیگر از این کارها نمی‌کنید. من هم نوشتم که ما انجام وظیفه کردیم و این راه را انتخاب کردیم و ادامه می‌دهیم. چند ماه نمی‌دانستیم دست ساواکیم یا شهربانی تا به زندان قزل قلعه رفتیم.

در آنجا از من تعهد خواستند که بنویسید دیگر از این کارها نمی‌کنید. من هم نوشتم که ما انجام وظیفه کردیم و این راه را انتخاب کردیم و ادامه می‌دهیم. چند ماه نمی‌دانستیم دست ساواکیم یا شهربانی تا به زندان قزل قلعه رفتیم...

تسنیم: شخصیت‌های دیگری هم در زندان بودند؟

آیت‌الله‌ دین‌پرور: در آنجا مرحوم شهید محلاتی، امام جمارانی، طاهری خرم آبادی و برخی از ائمه جماعات تهران و آسید هادی خسروشاهی هم بودند.

** از صدای شکنجه‌ها تا دریغ کردن نور آفتاب از زندانیان

تسنیم: بازجویی‌های شما به چه نحوی بود؟ چه سوالاتی پرسیده می‌شد؟

آیت‌الله دین‌پرور: ما را بازپرسی ارتش بردند. من و آقای کافی و شجاعی را بردند آنجا و از ما سوال می‌کردند چرا شما امام را دعا کردید؟ گفتیم در زمان دکتر مصدق قانونی هست که هرکس به مرجع تقلید توهین کند 6 ماه زندان دارد. ما را تهدید کردند آخرین صحبت خود را انجام بدهید در آنجا خیلی برخورد بدی با ما داشتند. آنجا یکی از درجه‌دارها گفت آیا شما قاچاق داشتید؟ مرحوم آقای شیخ قاسم گفت بله؛ قرآنش را از جیب درآورد و گفت قاچاق ما این است.

هم زمان با ما عده‌ای را هم از مسجد جامع گرفتند. اسم و شغل آنها را می‌پرسیدند و می‌خواستند بترسانند. ما را به زندان شهربانی بردند جایی که صدای شکنجه می‌آمد تا ما بترسیم. در زندان قرل‌قلعه چند زندانبان و افسر سرهنگ آمدند بازدید و ما هم سر سفره صبحانه بودیم. به اینها محل نگذاشتیم و رفتند جلوی پنجره پتو آویزان کردند که نور نبینیم و جلوی غذا را هم گرفتند و از اینجور کارها می‌کردند که ما پشیمان شویم.

تسنیم: با گروههای مارکسیستی هم در زندان برخوردی داشتید؟

آیت‌الله دین‌پرور: ما را یک مدت به زندان شماره 3 قصر بردند که همه توده‌ای‌ها و کمونیست‌ها آنجا بودند. ما را در زندان تقسیم کردند و چون ماه رمضان بود برای افطار و سحر به یک اتاق ملاقات می‌رفتیم. هوا هم سرد بود. در آنجا یک بخاری بود تا گرم شویم. زندان شماره 4 هم آقای طالقانی بودند. موقعی که هواخوری بود در زندان قدم می‌زدیم اما بحثی نمی‌شد همچنین ما مدت کوتاهی در آنجا بودیم و از آنجا به زندان موقت شهربانی منتقل شدیم.

تسنیم: با مرحوم آیت‌الله طالقانی غیر از زندان برخوردی داشتید؟

آیت‌الله دین پرور: در جلسات عمومی که  برای پیشبرد انقلاب می‌گرفتند ما هم شرکت می‌کردیم ولی جلسه و دیدار خصوصی با ایشان نداشتیم.

تسنیم: بعد از زندان فعالیت‌های انقلابی شما به چه شکلی سروسامان پیدا کرد و بیشتر با کدام گروه‌ها فعالیت داشتید؟

آیت‌الله دین‌پرور: بعد هم جلساتی که در حوزه تشکیل می‌شد درباره امام و انقلاب حضور داشتیم. من خاطرم هست که وقتی امام را دستگیر کردند احتمال می‌دادیم به ایشان سوءقصد کنند. از طرفی امام به عنوان یک مرجع دینی مطرح بود و در قانون آن زمان هست که کسی نمی‌تواند مزاحم مراجع بشود. من و عده‌ای از طلاب سراغ مراجع و علما رفتیم و متنی تهیه کردیم که تایید کنند آیت‌الله خمینی از مراجع هستند. می‌خواستیم این را منتشر بکنیم که نسبت به امام قصد سوئی نداشته باشند.

من خاطرم هست وقتی امام را دستگیر کردند احتمال می‌دادیم به ایشان سوءقصد کنند... من و عده‌ای از طلاب سراغ مراجع و علما رفتیم و متنی تهیه کردیم که تایید کنند آیت‌الله خمینی از مراجع هستند.

تسنیم: شما در درس مرحوم آیت‌الله بروجردی هم شرکت داشتید؟

آیت‌الله دین‌پرور: بله مدت 2 سال شرکت می‌کردم و جوان‌ترین طلبه بودم که در درس ایشان شرکت می‌کردم و اساتید ما مثل آیت‌الله صافی گلپایگانی هم آن زمان در درس آیت‌الله بروجردی شرکت می‌کردند و من شاگرد آیت‌الله صافی هم بودم. در زمان آقای بروجردی کسی که درس خارج می‌رفت و ازدواج هم می‌کرد 60 تومان شهریه می‌گرفت. ما درس خارج ایشان می‌رفتیم و آن عالیترین مرحله درسی بود ولی پدر من در درس ایشان سابقه بیشتری داشتند.

تسنیم: با توجه به اینکه شما شاگرد‌ آیت‌الله بروجردی بودید رابطه آیت‌الله بروجردی با حضرت امام به چه نحو بود برخی نقل‌ها هست که بعد از مسئله فدائیان اسلام و اعدام آنها، رابطه امام با آقای بروجردی کم شد چون امام تقاضا داشت که در جلوگیری از اعدام فدائیان آقای بروجردی اقدامی کنند؟

آیت‌الله دین‌پرور: من آن موقع سنم کم بود و اطلاع دقیقی ندارم که شخصا بیان کنم ولی معروف بود که مرحوم امام تا اواخر عمر آقای بروجردی در بیت ایشان رفت و آمد داشت اما از جرئیات آن خودم اطلاعی ندارم.

ار راست: مرحوم آیت‌الله ملکی، آیت‌الله دین‌پرور و آیت‌الله خامنه‌ای؛ سال 1358 مسجد اعظم تجریش

تسنیم: یکی از درس‌های مهم و معتبر حوزه هم درس آشیخ مرتضی حائری فرزند شیخ عبدالکریم بود که گویا شما هم شاگرد ایشان بودید. نقل است یکی از  شاگردان فاضل ایشان، آیت الله سید علی خامنه‌ای بودند در این باره توضیح بفرمائید؟

آیت‌الله دین‌پرور: بله؛ ما ساعت 9 صبح در مسجد اعظم درس آیت‌الله گلپایگانی می‌رفتیم و بعد از آن ساعت 10 درس شیخ مرتضی حائری در مسجد عشقعلی بود. در این درس مقام معظم رهبری و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هم شرکت می‌کردند و درس خیلی سنگین و سطح بالایی بود که وقتی درسشان تمام می‌شد مثل این بود که از کوه بلندی بالا رفتیم و پایین آمدیم و هم از جنبه‌های علمی و جنبه اخلاقی ایشان استفاده کردیم.

تسنیم: خاطره‌ خاصی از مرحوم حاج شیخ مرتضی حائری به یاد دارید.

آیت‌الله دین‌پرور: یک روز بعد از تعطیلی درس قبل از ماه رمضان یا اول ماه محرم بود که از ایشان تقاضای موعظه کردیم. ایشان با تواضع فرمودند "چه بگویم؟ در همین مسجد پدرم حاج شیخ عبدالکریم حائری درس گفتند. مرحوم آقای خوانساری درس گفتند و همه از دنیا رفتند. اگر برای خدا بود که برایشان باقی می‌ماند و در آخرت به دردشان می‌خورد اما اگر برای خدا نبوده از بین رفته است."

ایشان با طلاب رفیق بوده و گعده می‌کرد. می‌‌گفت من هر روز که پیاده‌روی می‌کنم آسمان یک منظره دارد، هوا یک منظره دارد و این اخلاق ایشان جالب بود.

روایت آیت‌الله دین‌پرور از دوران طلبگی رهبر معظم انقلاب

** ویژگی‌هایی که آیت‌الله خامنه‌ای را در بین طلاب ممتاز کرده بود

تسنیم: با مقام معظم رهبری هم در آنجا اولین بار دیدار داشتید؟

آیت‌الله دین‌پرور: بله؛ نکته جالب این است که با اینکه ایشان در بین طلاب جوان بودند از همان اول ویژگی‌های ایشان وی را ممتاز کرده بود. این نبود که ایشان یک مرتبه بعد از انقلاب چهره بشوند بلکه از نظر اخلاق، نظم و تحصیل و مسائل سیاسی چهره ممتازی بودند. این مسئله در بین عموم مطرح بود بدون اینکه خودشان اقدامی برای معروف شدن کنند. از نظر علمی و سیاسی هم در بین طلاب جایگاهشان از ما بالاتر بود. ایشان به طور کلی در نظر اساتید این وجهه را داشتند و درس ایشان و مرتبه علمی ایشان در بین همه اساتید مطرح بود. 

واقعاً مسائل را از نزدیک می‌شناسند به‌ویژه در مسائل سیاسی و اجتماعی یک بیش ویژه‌ای دارند و نشان  می‌دهد فقط درس حوزه را نخوانده‌اند و دنیا و ایران را می‌شناسند.

اکنون نیز همین‌گونه است. واقعاً مسائل را از نزدیک می‌شناسند به‌ویژه در مسائل سیاسی و اجتماعی یک بینش ویژه‌ای دارند و نشان  می‌دهد فقط درس حوزه را نخوانده‌اند و دنیا و ایران را می‌شناسند و کارهایی که می‌کنند با یک دید باز انجام می‌دهند.

تسنیم: بعد از تبعید مرحوم امام رابطه تشکیلاتی شما بیشتر با کدام آقایان بود؟ و مبارزه را به چه شکل ادامه دادید؟ 

آیت‌الله دین‌پرور: ارتباط ما با مرحوم امام و بیت ایشان بود و گروهی که در این رابطه فعالیت می‌کردند و در راس آنها آیت‌الله بهشتی و شهید مطهری و موسوی اردبیلی بودند. ما هم در مراحل بعد نقشه‌ها را اجرا و پیاده می‌کردیم. در سال 40 هم یک موسسه‌ای از خیرین تهران توسط آیت‌الله محسن خرازی، استادی و بنده و شهید حقانی به نام "موسسه در راه حق" تشکیل شد.

ماهانه به هزار نامه جواب می‌دادیم!

تسنیم: همان موسسه‌ای که علامه مصباح هم در آن فعالیت داشتند؟

آیت‌الله دین‌پرور: آیت‌الله مصباح چند سال بعد به این مجموعه پیوست. ما طرحی داشتیم تا بر روی مکاتب فلسفی غربی مانند مکتب کانت و دکارت کار اساسی انجام دهیم و مکاتب غربی را بررسی و در کنار آنها مکتب اسلام را عرضه کنیم. در مرحله اول قرار شد کتاب "تاملات دکارت" ترجمه شود. برای ترجمه این کار دکتر احمدی که در زبان مسلط بودند و آقای مصباح که در فلسفه و زبان مسلط بودند آن را برعهده گرفتند و یک حرکت قوی در موسسه انجام گرفت.

قبل از این هم جلساتی تشکیل و مقالاتی نوشته می‌شد و ارتباطات مکاتباتی قوی انجام گرفت که شاید ماهی هزار نامه می‌رسید و شبهات و سوالات را جواب می‌دادیم و در ایام نزدیک به پیروزی انقلاب این کار ادامه پیدا کرد.

تسنیم: شما بعد از انقلاب به شورای فرماندهی سپاه رفتید؟ در چه زمانی وارد سپاه شدید زیرا تا قبل از تشکیل ساختار اصلی سپاه در 2 اردیبهشت 58، افراد دیگری سپاه‌های مختلف در کشور ایجاد کرده بودند. اولین مسئولیت شما در سپاه چه بود؟

آیت‌الله دین‌پرور: سپاهی که من حضور داشتم همان سپاه اصلی بود. ما زمان انقلاب در شمیران راه‌پیمایی انجام می‌دادیم و به عنوان بسیج در پادگان امام حسین برای دوره نظامی به طور گمنام می‌رفتم. مرحوم آقای طاهری خرم آبادی ما را به سپاه دعوت کردند و برای اولین بار در سپاه جزو شورای فرماندهی سپاه قرار گرفتم.

** اعضای شورای فرماندهی سپاه چه کسانی بودند؟

 تسنیم: اعضای شورای فرماندهی سپاه‌ آن زمان چه افرادی بودند؟

آیت‌الله دین‌پرور: آقای طاهری خرم‌آبادی، محسن رفیق‌دوست، سرلشکر شمخانی، سرلشکر محسن رضایی، احمد سالک و سید مهدی هاشمی معدوم هم بود. آنجا به عنوان مسئول عقیدتی،‌سیاسی- نظامی کل سپاه به ما حکم دادند و مسئولیت این واحد عقیدتی سیاسی سپاه را به من سپردند. آن زمان فعالیت نظامی هم در کنار عقیدتی - سیاسی قرار می‌گرفت. 

آیت‌الله دین‌پرور در دوران حضور در سپاه. در تصویر سردار محمدباقر ذوالقدر هم دیده می‌شود

از جنبه آموزش نظامی، من از اوایل طلبگی به فعالیت نظامی علاقه‌مند بودم و فعالیت‌هایی برای‌ آموزش نظامی انجام دادیم و سطح آموزش را سامان دادیم. من در خاطرم هست آن موقع یکی از بچه‌های سپاه طرحی آورد برای ساختن هواپیمایی که 3 کیلو باشد و زیر آن هم یک کیلو بمب جا بگیرد و این پهپادهای امروز از آنجا شروع شد. ما گفتیم اقدام کنید و به سرانجام هم رسید.

درباره‌ آموزش‌های عقیدتی سیاسی هم کار خوبی انجام شد. آقای محسن رضایی هم با سعه صدر برخورد می‌کرد. ما هم بلند پروازی داشتیم و ایشان هم در ذوق ما نمی‌زد. ما برای آموزش عقیدتی صندلی عقب این لندکروزها را برداشتیم و یک تلویزیون و ویدئو و نوارهای درسی در آن قرار دادیم.

** بازیگر فیلمفارسی که به کمک سپاه آمد

ما با شبکه 2 سیما ارتباط برقرار کردیم و یک سری کلاس‌های درس ضبط کردیم. مثلاً آیت‌الله محمدی گیلانی اخلاق می‌گفت، آیت‌الله ری‌شهری یک درس دیگری می‌گفتند، آقای صانعی احکام و مرحوم مروی تاریخ اسلام می‌گفتند. اینها را ضبط می‌کردیم و به مناطق جنگی می‌فرستادیم تا رزمندگان آموزش ببینند. مسئول همه این کارها هم آقای "حسین گیل" بود و با عشق و علاقه این کار را انجام می‌داد. آن زمان آقای گیل که خودش هنرمند بود خیلی به ما کمک کرد و همه این کارها را از صفر تا صد انجام داد.

بعد ما این درس‌ها را پیاده می‌کردیم و در مجله‌ای به نام «مکتب انقلاب» در تیراژ 150 هزار تا به مناطق مختلف می‌رفت و آن ویدئوها و کتاب‌ها یک نهضت فرهنگی خوبی بوجود آورد. یکی دیگر از کارهایی که ما در تشکیلات عقیدتی سیاسی سپاه انجام دادیم ساماندهی و سازماندهی آموزش بود. آن موقع ما تعریف کردیم حداقل آموزش بسیج تا مراحل بالا برسد. جلسات زیادی با آقای محمدی عراقی و محسن رضایی برگزار کردیم، درسها را تنظیم کردیم که کار خیلی عظیمی بود و ارتش هم این درس‌ها را از ما گرفت که اجرا کند.

به این فکر افتادیم در قم جایی را بگیریم برای سطح عالی آموزش استفاده کنیم. یک ساختمان نیمه کاره برای اداره قند و شکر بود ما آن را گرفتیم و تکمیل کردیم. برادر محسن رضایی هم به ما تفویض امضا داده بود و ما از طرف ایشان امضا می‌کردیم. همان زمان کار تربیت مربی را آغاز کردیم و  4،5 سال بعد کارهای رسمی آن انجام شد. الان این دانشکده در سطح بسیار بالایی در قم هست و هنوز هم ادامه دارد.

یکی دیگر از کارها این بود که دبیرستان‌های سپاه را تاسیس کردیم. در دنیا رسم است که قبل دانشگاه، دبیرستان‌هایی می‌زنند که خود بچه‌ها بعد از 4، 5 سال به دانشگاه بروند که کاملا شناخته شده است. ما دبیرستان سپاه را دایر کردیم و لانه جاسوسی را به عنوان دبیرستان سپاه دایر کردیم. بچه‌های خیلی خوبی آنجا آمدند و ما در 10 شهر این دبیرستان‌ها را زدیم.

** ناامنی سپاه را با «دبیرستان سپاه» از بین بردیم

در سنندج ناامنی زیادی بود و گفتیم با کار فرهنگی می‌توان جلوی توطئه‌ها را گرفت. به ما گفتند دبیرستان به نام سپاه باشد بچه‌ها را سر می‌برند. من گفتم خیر؛ باید این کار انجام شود. خودم رفتم سنندج و شروع به دانش‌آموز گرفتن کردیم و اتفاقا بهترین دبیرستان ما دبیرستان سنندج بود و در وضع امنیت آنجا موثر بود. بعد که من از سپاه بیرون آمدم متاسفانه این دبیرستان‌ها بعدها منحل شد. 

تسنیم: شما در درس مرحوم شریعتمداری و منتظری هم شرکت می‌کردید؟ ویژگی‌های درس اینها چگونه بود و از نظر علمی در چه جایگاهی قرار داشتند؟

آیت‌الله دین‌پرور: ما کفایة‌الاصول که یکی از دروس سطح بالا است جلد اول آن را پیش آقای منتظری می‌خواندیم. آقای منتظری از نظر علمی، بیان، استعداد و حافظه خیلی ممتاز بودند. ایشان موقع درس خیلی مسلط بودند و در فصل اول کتاب کفایه، بحث جبر و اختیار است که صاحب کفایه خودش در این بحث می‌ماند اما آقای منتظری یک بحث پخته علمی کردند و گفتند منظور آخوند هم همین است و بدون القای شبهه این بحث را مطرح کردند. آیت‌الله شریعتمداری از نظر درسی و ذوق و سلیقه و بیان قوی بودند. ما یک دوره درس خارج اصول و فقه را خدمت ایشان بودیم که در آن درس آیات‌ مکارم، خزعلی و سبحانی  هم می‌آمدند و ما خیلی از درس ایشان استفاده کردیم. 

روایت آیت‌الله دین‌پرور از علت انحراف مرحوم شریعتمداری

تسنیم: چه شد که هرکدام از این افراد مقابل انقلاب ایستادند؟ به‌هرحال این اشخاص از جمله مرحوم منتظری سالها برای این پیروزی انقلاب زحمت کشیدند؟ شما به‌عنوان شاگرد این اشخاص علت این مسئله را چه می‌دانید؟

آیت‌الله دین‌پرور: در مورد‌ آقای شریعتمداری باید عرض کنم ایشان همه را هم خوب می‌پنداشتند؛ اطراف ایشان افراد ناجوری بودند و آن روحیه مقاومتی که در امام(ره) بود در ایشان نبود. اگر چند تا از تجار بازار می‌رفتند پیش ایشان و مسائلی را می‌گفتند ایشان می‌پذیرفتند و قدرت مقاومت نداشتند. یکی از ویژگی‌های حضرت امام قاطعیت ایشان  و بینش ویژه‌ای بود که بر سر تشخیص خود می‌ایستادند.

درباره آیت‌الله منتظری باید بگویم در فضای سیاسی گزارش‌ها فرق می‌کند و اگر چند نفر گزارش اشتباه بدهند فرد تحت تاثیر قرار می‌گیرد و ایشان کانالیزه شده بود البته اشکالات دیگری هم داشت.

در زمان انقلاب عده‌ای از تجار و بازاری های تهران پیش امام رفتند و یک ساعت صحبت کردند اما آخرسر امام فرمودند وظیفه همین است. آقای شریعتمداری در بعضی سخنرانی‌ها علیه رژیم صحبت می‌کرد اما قاطعیت نداشت و رئیس مجلس سنا که تبریزی بود پیش ایشان می‌رفت و حرف می‌زد و نظرش برمی‌گشت لذا عده‌ای دور ایشان را گرفتند و از راه منحرفش کردند حتی در پای درس هم آقای شریعتمداری قدرت مخالفت نداشت.

روایت آیت‌الله دین‌پرور از علت انحراف مرحوم منتظری

درباره آیت‌الله منتظری باید بگویم در فضای سیاسی گزارش‌ها فرق می‌کند و اگر چند نفر گزارش اشتباه بدهند فرد تحت تاثیر قرار می‌گیرد. ایشان کانالیزه شده بود و شاید اشکال‌های دیگری هم بود.

تسنیم: چه اشکالاتی؟

آیت‌الله دین‌پرور: نمی‌توانم نسبت بدهم اما در لفافه می‌گویم. به عنوان مثال در اوایل پیروزی انقلاب منزل آیت‌الله گلپایگانی بودیم و یک عده آمدند و در حضور ایشان شعار دادند که "رهبر ما آیت‌الله گلپایگانی"! ایشان فوراً گفتند "صبر کنید"؛ رهبر آیت‌الله خمینی است و جلوی آدم‌هایی که می‌خواسند فضاسازی بکنند ایستاد. اگر شخص دیانت کافی داشته باشد می‌فهمد که من باید پیروی امام باشم. 

** مهدی هاشمی مشکل فکری داشت

تسنیم: با توجه به حضور شما در شورای فرماندهی سپاه، با مهدی هاشمی معدوم هم برخوردی داشتید؟ آیا از برخوردهای تند و غیر اصولی او خاطره‌ای دارید؟

آیت‌الله دین پرور:ما دیداری با هم نداشتیم و گاهی در آن جلسات جهت‌گیری‌های بی‌خودی می‌کرد که نشان می‌داد کمی مشکل فکری دارد و در بعضی تصمیم‌ها ما با او مخالفت می‌کردیم.

آیت‌الله خامنه‌ای «هندشناس» متبحری است

تسنیم:‌سال 70 شما از طرف رهبر معظم انقلاب، نماینده ایشان در هندوستان شدید. علت انتخاب شما چه بود و گویا بعد از مدتی فعالیت هم ممنوع‌الورود شدید.

آیت‌الله دین‌پرور: درباره هند رفتنم باید بگویم دوستانی که هند بودند با من تماس داشتند و آنها من را به ایشان معرفی کردند. برای همین ایشان من را خواست و صحبت کردند و من هم قبول کردم. چون آیت‌الله خامنه‌ای خودشان یک هندشناس متبحری هستند و علاقه به مسلمانان هند داشتند و در این‌باره کتابی هم نوشتند. رهبری لطف کردند و ما را از طرف خودشان هند فرستادند و در آنجا هم ایشان خیلی پشتیبانی کرده و از شیعیان هند دفاع کردند.

ما رفتیم آنجا دیدیم شیعه‌های هند عقب مانده‌ترین گروههای هندی هستند و حوزه‌های علمیه، مخروبه‌ای است که توجه نمی‌شود و در حال اضمحلال است. حوزه‌های اهل تسنن ازطرف عربستان پشتیبانی می‌شد و خوب بود. این بود که ما شروع کردیم و 30، 40 مدرسه را سامان دادیم و وقتی ما به تهران می‌آمدیم درخواست پول نمی‌کردیم و خود رهبر انقلاب حدود 600 - 700 هزار دلار به ما دادند برای کارهای آنجا. ما کارهایی کردیم که اگر ادامه می‌داشت واقعا اتفاقات خوبی می‌افتاد.

تسنیم: چند سال هند بودید؟ 

آیت‌الله دین‌پرور: ما مستقیما 10 ماه هند بودیم بعد که آمدیم ایران، دولت هند به ما ویزا نداد. این اواخر پلیس هند شب و روز مقابل در منزل ما با بی‌سیم ایستاده بود و خیلی مراقبت می‌کردند. هیچ کس نتوانست در این باره کاری انجام دهد. آمار رسمی شیعیان هند را هم دولت اعلام نمی‌کرد و  از بین 16 تا 60 میلیون شیعه ذکر کرده‌اند.

آدرس دقیق گسل‌های تهران/ زلزله با فلات ایران چه خواهد کرد؟


در شرایطی که باید حدودا هر ۱۵۰ سال یکبار شاهد زمین لرزه در بسیاری از شهر‌های پرجمعیت کشور باشیم، سال‌هاست که زلزله در این شهرها تاخیر افتاده است.

 امروز 5 دی سالگرد زلزله 6.6 ریشتری بم در سال  ۱۳۸۲ است، زلزله ای که بیش از 26 هزار گشته برجای گذاشت و باعث شد تا این روز به نام «روز ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی» نام گذاری شود.

زلزله جزء حوادث متداول در فلات ایران محسوب می شود و در بسیاری از مناطق این فلات احتمال زمین لرزه وجود دارد؛ از جمله این مناطق شهر تهران است که مدت زیادی از زمان بازگشت زلزله در آن گذشته و هر لحظه امکان وقوع زمین لرزه در آن وجود دارد و برهمین اساس زلزله چهارشنبه گذشته تهران را هم می توان هشدارهای در این خصوص دانست.

اکنون زمان مناسبی است تا نگاهی دقیق تر به موضوع زلزله داشته باشیم و  بررسی کنیم که اصلا زلزله چیست؟ چرا اتفاق می افتد؟ چرا در یک مقطع زمانی، چندین زلزله در یک منطقه رخ می‌دهد؟ و یا احتمال وقوع زلزله در کدام‌یک از مناطق کشور بیشتر است؟

برای درک بهتر علت وقوع زلزله، ابتدا باید گسل را بشناسیم؛ گسل‌ها (Fault) صفحات شکسته شده‌ای هستند که در پوسته زمین وجود دارند؛ انرژی نهفته‌ای در پایین این صفحات وجود دارد که با حرکت و لغزش سریع این صفحات در کنار هم، انرژی آزاد می‌شود و آزاد شدن این انرژی‌ها علت اصلی وقوع زلزله است.

 

به مناسبت روز ملی ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی /// زلزله هایی که هنوز نیامدند

 

گرچه لغزش و حرکت گسل‌ها مهم‌ترین علت وقوع زلزله است اما ریزش کوه‌ها، فعالیت‌های آتشفشانی، فعالیت‌های انسانی مثل انفجار در معادن و آزمایش‌های هسته‌ای هم می تواند از دیگر عوامل وقوع زمین‌لرزه باشد.

به نقطه آغازین لغزش و شکاف، کانون گفته می‌شود و در اطلاعیه‌های مراکز زلزله نگاری هم به مرکز زمین‌لرزه اشاره می‌شود، در حقیقت مرکز زمین لرزه، نقطه‌ای در راستای عمودی کانون بر روی زمین است، مرکزی که می‌تواند در دریا، بیابان یا وسط یک شهر باشد.



خطر زمین لزره در مناطق مختلف کشور چگونه است

گرچه با قاطعیت نمی‌توان از وقوع یا عدم وقوع زلزله در یک منطقه گفت اما نقشه نواحی لرزه خیز و گسل‌های موجود در کشور نشان می‌دهد احتمال وقوع زلزله در بعضی از مناطق کشور بیشتر از سایر مناطق است و در عوض در مناطقی از ایران که میزان تغییر پوسته در آن‌ها اندک بوده، احتمال وقوع زلزله کمتر است؛ یکی از این مناطق، نوار "سنندج- سیرجان" است که در طول این نوار شهرهایی، چون سنندج، گلپایگان، اصفهان و سیرجان قرار دارند؛ همچنین دشت خوزستان در منتهی الیه جنوب غربی کشور که شهرهایی، چون آبادان و خرمشهر در آن واقع هستند، از مناطق کم لرزه کشور محسوب می‌شود.

 

به مناسبت روز ملی ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی /// زلزله هایی که هنوز نیامدند

 

وجود گسل‌های فعال و قدرتمندی در کشور، موجب شده تا احتمال وقوع زمین لرزه در مناطقی از کشور، بیش از دیگر مناطق باشد و این درحالی است که بسیاری از شهر‌های پرجمعیت کشور در همین مناطق پرخطر ساخته شده‌اند.

شهر‌های تهران، مشهد، نیشابور، تبریز، بیرجند، جیرفت، کرمان و تربت حیدریه از این شهر‌ها هستند، در بسیاری از این شهر‌ها مدت هاست که زمین لرزه‌ای رخ نداده است؛ به طور مثال در حالی‌که به طور تقریبی باید در هر ۲۰۰ سال شاهد یک زمین لرزه با بزرگای بیش از ۷ ریشتر در یک منطقه باشیم ۲۳۴ سال از آخرین زمین لرزه بزرگ در شهر تبریز می‌گذرد، در تهران هم ۱۸۳ سال از آخرین زمین لرزه بزرگ می‌گذرد؛ گسل نیشابور هم با ۷۴ کیلومتر، ۶۲۴ سال است که غیر فعال و ساکن شده‌ است.

 

زلزله در تهران 

از نظر زمین شناسی شهر تهران در نزدیکی رشته کوه البرز و در یک دشت وسیع قرار گرفته است که چندین رشته گسل فعال، اصلی و فرعی در آن وجود دارد؛ مهم‌ترین گسل‌های شهر تهران عبارتند از گسل مشا با طول تقریبی ۲۰۰ کیلومتر، گسل شمال تهران با طول تقریبی ۹۰ کیلومتر و گسل جنوب ری با طول تقریبی ۲۰ کیلومتر.

قدرت و توان تخربی گسل‌ها با یکدیگر برابر نیست اما می‌توان گفت انرژی تخلیه شده از سه گسل بزرگ تهران بالای 7 ریشتر است، بر اساس برآورد‌ها توان لرزه‌ایی گسل شمال تهران ۷ ریشتر یا گسل ری نزدیک به 7 ریشتر است و همچنین قدرت تخریب هر یک از گسل‌ها در تمام مناطق شهر تهران یکسان نخواهد بود.

بهرام عکاشه، پدر علم زلزله شناسی ایران معتقد است که در صورت وقوع زلزله در شهر تهران، مناطق ۱، ۲ و ۳ به دلیل حضور گسل‌های شمال تهران و مشا بیشترین آسیب را خواهند دید اما مناطق ۷، ۹،۱۲،۱۱ و ۱۷ به دلیل وجود بافت متراکم و فرسوده، بیشترین آسیب پذیری را در برابر زلزله دارند.

 

به مناسبت روز ملی ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی /// زلزله هایی که هنوز نیامدند

 

گسل شمال تهران از سوهانک و لشکرک آغاز شده و با عبور از مناطق فرحزاد و حصارک به سوی غرب کشیده شده است، مناطق نیاوران، تجریش، زعفرانیه، الهیه و فرمانیه بر روی این گسل قرار دارند.

گسل مشا، گسلی است طویل، اساسی و لرزه زا است که در طول رشته کوه البرز و از شمال آن بر روی دامنه‌های جنوبی رانده شده است، گسل مشا در بالا دست سد لتیان با گسل شمال تهران تلاقی دارد و به همین دلیل لغزش و فعالیت هر یک از دو گسل مشا یا شمال تهران، به حرکت گسل دیگر ختم می‌شود.

گسل ری از جاده خاوران شروع شده و در امتداد جاده کمربندی تهران پیش از رسیدن به قدس و شهریار در چهاردانگه به اتمام می‌رسد، این گسل به دو بخش گسل شمال ری و گسل جنوب ری تقسیم می‌شود؛ گسل شمال ری در امتداد مسیر بهشت زهرا و بزرگراه ری واقع است.

به جز این سه گسل بزرگ تهران، گسل‌های مفرد و کوچکتری هستند که گرچه از طول و قدرت کمتری برخوردارند، ولی به دلیل تراکم جمعیت بر روی آن‌ها می‌توانند خطر ساز باشند. گسل ملاصدرا یکی از همین گسل‌هاست که در امتداد خیابان شریعتی تا شهرک غرب از محلات ونک، میرداماد، برج میلاد، سعادت آباد و شهرک غرب عبور می‌کند؛ همچنین گسل شرق با عبور از اراضی سرخه حصار در امتداد بزرگراه شهید بابایی، تا پل سید خندان کشیده شده است.

در صورتی که گسل ری فعال شود به مناطق ۹ تا ۲۰ لطمه خواهد زد؛ همچنین با فعالیت گسل مشا، سراسر منطقه ۱ و قسمت زیادی از مناطق ۳ و ۴ به طور جدی آسیب خواهند دید. اما آیا گسل‌های تهران به محدوده خاصی آسیب خواهند زد؟ برای مثال، آیا گسل مشا برای ساکنین مناطق جنوبی تهران خطرناک نخواهد بود؟

طبق محاسبات انجام شده و براساس آن چیزی که کارشناسان می گویند، در صورت فعال شدن گسل ری، بیش از ۸۰ درصد خسارت‌های وارده در مناطق ۱۱، ۱۲، ۱۶ تا ۲۰ خواهد بود دلیل این خسارت بالا، وجود ساختمان‌های فرسوده و آسیب پذیر خواهد بود. به نظر می‌رسد منطقه ۱۵ به دلیل تعداد زیاد واحد‌های مسکونی و همچنین بافت قدیمی تر، بیشترین آسیب پذیری را دارد.

خسارت‌های وارده به دلیل فعال شدن گسل ری در مناطق ۱ تا ۵ که در مناطق شمالی شهر تهران قرار دارند تقریبا کم و حدود ۳۰% است.

در صورت فعال شدن گسل مشا، میزان خسارت برای بیشتر مناطق شهری حدود ۱۰% است به استثنای منطقه ۱۲ که به دلیل قرار گرفتن بازار بزرگ تهران و بافت بسیار متراکم و فرسوده، نسبت خسارت در آن ۳۰% است.

در مورد گسل شمال تهران، شدت زلزله در مناطق شمالی شهر زیاد است، نسبت خسارت در مناطق ۱ تا ۵ که در این مناطق قرار دارند، قرار دارند تقریبا ۵۰% است، با این وجود تعداد ساختمان‌های فرسوده و آسیب‌پذیر در این مناطق زیاد نیست.

برخی از گارشناسان معتقد هستند در صورت وقوع زلزله بزرگ در شهر تهران، تعداد کشته‌ها بسته به ساعت وقوع آن، حداقل از نیم میلیون تا یک و نیم میلیون نفر و تعداد مجروحین، بیش از ۲ برابر آن است و با پایان یافتن زمین لرزه فجایعی نظیر ترکیدگی لوله های آب و گاز، شیوع بیماری‌های مختلف و آتش سوزی امکان وقوع دارند و مطرح می شود ۸۰ درصد تلفات تازه زمانی اتفاق می‌افتد که ۲ ساعت از وقوع زلزله گذشته است؛ این کارشناسان حدود پانصد هزار ساختمان  ویران شده و بیش از ۲۲۰ میلیارد دلار خسارت را از جمله هزینه های زلزله در تهران می دانند.

به نظر می‌رسد اجرای ۳ راهکار مهم برای کاهش تلفات و خسارات، لازم و ضروری به نظر می‌رسد؛ ابتدا، اجرای جدی ایمنی در ساختمان و رعایت استاندارد‌های ساخت و ساز؛ دوم، آموزش همگانی در مورد اقدامات صحیح پیش از وقوع زلزله، حین زلزله و پس از آن از طریق مدارس، دانشگاه ها، رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی؛ سوم، تمرین و ارزیابی فرآیند‌های مدیریت بحران و نحوه عمل دستگاه‌های اجرایی نظیر هلال احمر و وزارت بهداشت پس از وقوع زلزله.

 

آدرس دقیق گسل‌های تهران/ زلزله با فلات ایران چه خواهد کرد؟


در شرایطی که باید حدودا هر ۱۵۰ سال یکبار شاهد زمین لرزه در بسیاری از شهر‌های پرجمعیت کشور باشیم، سال‌هاست که زلزله در این شهرها تاخیر افتاده است.

 امروز 5 دی سالگرد زلزله 6.6 ریشتری بم در سال  ۱۳۸۲ است، زلزله ای که بیش از 26 هزار گشته برجای گذاشت و باعث شد تا این روز به نام «روز ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی» نام گذاری شود.

زلزله جزء حوادث متداول در فلات ایران محسوب می شود و در بسیاری از مناطق این فلات احتمال زمین لرزه وجود دارد؛ از جمله این مناطق شهر تهران است که مدت زیادی از زمان بازگشت زلزله در آن گذشته و هر لحظه امکان وقوع زمین لرزه در آن وجود دارد و برهمین اساس زلزله چهارشنبه گذشته تهران را هم می توان هشدارهای در این خصوص دانست.

اکنون زمان مناسبی است تا نگاهی دقیق تر به موضوع زلزله داشته باشیم و  بررسی کنیم که اصلا زلزله چیست؟ چرا اتفاق می افتد؟ چرا در یک مقطع زمانی، چندین زلزله در یک منطقه رخ می‌دهد؟ و یا احتمال وقوع زلزله در کدام‌یک از مناطق کشور بیشتر است؟

برای درک بهتر علت وقوع زلزله، ابتدا باید گسل را بشناسیم؛ گسل‌ها (Fault) صفحات شکسته شده‌ای هستند که در پوسته زمین وجود دارند؛ انرژی نهفته‌ای در پایین این صفحات وجود دارد که با حرکت و لغزش سریع این صفحات در کنار هم، انرژی آزاد می‌شود و آزاد شدن این انرژی‌ها علت اصلی وقوع زلزله است.

 

به مناسبت روز ملی ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی /// زلزله هایی که هنوز نیامدند

 

گرچه لغزش و حرکت گسل‌ها مهم‌ترین علت وقوع زلزله است اما ریزش کوه‌ها، فعالیت‌های آتشفشانی، فعالیت‌های انسانی مثل انفجار در معادن و آزمایش‌های هسته‌ای هم می تواند از دیگر عوامل وقوع زمین‌لرزه باشد.

به نقطه آغازین لغزش و شکاف، کانون گفته می‌شود و در اطلاعیه‌های مراکز زلزله نگاری هم به مرکز زمین‌لرزه اشاره می‌شود، در حقیقت مرکز زمین لرزه، نقطه‌ای در راستای عمودی کانون بر روی زمین است، مرکزی که می‌تواند در دریا، بیابان یا وسط یک شهر باشد.



خطر زمین لزره در مناطق مختلف کشور چگونه است

گرچه با قاطعیت نمی‌توان از وقوع یا عدم وقوع زلزله در یک منطقه گفت اما نقشه نواحی لرزه خیز و گسل‌های موجود در کشور نشان می‌دهد احتمال وقوع زلزله در بعضی از مناطق کشور بیشتر از سایر مناطق است و در عوض در مناطقی از ایران که میزان تغییر پوسته در آن‌ها اندک بوده، احتمال وقوع زلزله کمتر است؛ یکی از این مناطق، نوار "سنندج- سیرجان" است که در طول این نوار شهرهایی، چون سنندج، گلپایگان، اصفهان و سیرجان قرار دارند؛ همچنین دشت خوزستان در منتهی الیه جنوب غربی کشور که شهرهایی، چون آبادان و خرمشهر در آن واقع هستند، از مناطق کم لرزه کشور محسوب می‌شود.

 

به مناسبت روز ملی ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی /// زلزله هایی که هنوز نیامدند

 

وجود گسل‌های فعال و قدرتمندی در کشور، موجب شده تا احتمال وقوع زمین لرزه در مناطقی از کشور، بیش از دیگر مناطق باشد و این درحالی است که بسیاری از شهر‌های پرجمعیت کشور در همین مناطق پرخطر ساخته شده‌اند.

شهر‌های تهران، مشهد، نیشابور، تبریز، بیرجند، جیرفت، کرمان و تربت حیدریه از این شهر‌ها هستند، در بسیاری از این شهر‌ها مدت هاست که زمین لرزه‌ای رخ نداده است؛ به طور مثال در حالی‌که به طور تقریبی باید در هر ۲۰۰ سال شاهد یک زمین لرزه با بزرگای بیش از ۷ ریشتر در یک منطقه باشیم ۲۳۴ سال از آخرین زمین لرزه بزرگ در شهر تبریز می‌گذرد، در تهران هم ۱۸۳ سال از آخرین زمین لرزه بزرگ می‌گذرد؛ گسل نیشابور هم با ۷۴ کیلومتر، ۶۲۴ سال است که غیر فعال و ساکن شده‌ است.

 

زلزله در تهران 

از نظر زمین شناسی شهر تهران در نزدیکی رشته کوه البرز و در یک دشت وسیع قرار گرفته است که چندین رشته گسل فعال، اصلی و فرعی در آن وجود دارد؛ مهم‌ترین گسل‌های شهر تهران عبارتند از گسل مشا با طول تقریبی ۲۰۰ کیلومتر، گسل شمال تهران با طول تقریبی ۹۰ کیلومتر و گسل جنوب ری با طول تقریبی ۲۰ کیلومتر.

قدرت و توان تخربی گسل‌ها با یکدیگر برابر نیست اما می‌توان گفت انرژی تخلیه شده از سه گسل بزرگ تهران بالای 7 ریشتر است، بر اساس برآورد‌ها توان لرزه‌ایی گسل شمال تهران ۷ ریشتر یا گسل ری نزدیک به 7 ریشتر است و همچنین قدرت تخریب هر یک از گسل‌ها در تمام مناطق شهر تهران یکسان نخواهد بود.

بهرام عکاشه، پدر علم زلزله شناسی ایران معتقد است که در صورت وقوع زلزله در شهر تهران، مناطق ۱، ۲ و ۳ به دلیل حضور گسل‌های شمال تهران و مشا بیشترین آسیب را خواهند دید اما مناطق ۷، ۹،۱۲،۱۱ و ۱۷ به دلیل وجود بافت متراکم و فرسوده، بیشترین آسیب پذیری را در برابر زلزله دارند.

 

به مناسبت روز ملی ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی /// زلزله هایی که هنوز نیامدند

 

گسل شمال تهران از سوهانک و لشکرک آغاز شده و با عبور از مناطق فرحزاد و حصارک به سوی غرب کشیده شده است، مناطق نیاوران، تجریش، زعفرانیه، الهیه و فرمانیه بر روی این گسل قرار دارند.

گسل مشا، گسلی است طویل، اساسی و لرزه زا است که در طول رشته کوه البرز و از شمال آن بر روی دامنه‌های جنوبی رانده شده است، گسل مشا در بالا دست سد لتیان با گسل شمال تهران تلاقی دارد و به همین دلیل لغزش و فعالیت هر یک از دو گسل مشا یا شمال تهران، به حرکت گسل دیگر ختم می‌شود.

گسل ری از جاده خاوران شروع شده و در امتداد جاده کمربندی تهران پیش از رسیدن به قدس و شهریار در چهاردانگه به اتمام می‌رسد، این گسل به دو بخش گسل شمال ری و گسل جنوب ری تقسیم می‌شود؛ گسل شمال ری در امتداد مسیر بهشت زهرا و بزرگراه ری واقع است.

به جز این سه گسل بزرگ تهران، گسل‌های مفرد و کوچکتری هستند که گرچه از طول و قدرت کمتری برخوردارند، ولی به دلیل تراکم جمعیت بر روی آن‌ها می‌توانند خطر ساز باشند. گسل ملاصدرا یکی از همین گسل‌هاست که در امتداد خیابان شریعتی تا شهرک غرب از محلات ونک، میرداماد، برج میلاد، سعادت آباد و شهرک غرب عبور می‌کند؛ همچنین گسل شرق با عبور از اراضی سرخه حصار در امتداد بزرگراه شهید بابایی، تا پل سید خندان کشیده شده است.

در صورتی که گسل ری فعال شود به مناطق ۹ تا ۲۰ لطمه خواهد زد؛ همچنین با فعالیت گسل مشا، سراسر منطقه ۱ و قسمت زیادی از مناطق ۳ و ۴ به طور جدی آسیب خواهند دید. اما آیا گسل‌های تهران به محدوده خاصی آسیب خواهند زد؟ برای مثال، آیا گسل مشا برای ساکنین مناطق جنوبی تهران خطرناک نخواهد بود؟

طبق محاسبات انجام شده و براساس آن چیزی که کارشناسان می گویند، در صورت فعال شدن گسل ری، بیش از ۸۰ درصد خسارت‌های وارده در مناطق ۱۱، ۱۲، ۱۶ تا ۲۰ خواهد بود دلیل این خسارت بالا، وجود ساختمان‌های فرسوده و آسیب پذیر خواهد بود. به نظر می‌رسد منطقه ۱۵ به دلیل تعداد زیاد واحد‌های مسکونی و همچنین بافت قدیمی تر، بیشترین آسیب پذیری را دارد.

خسارت‌های وارده به دلیل فعال شدن گسل ری در مناطق ۱ تا ۵ که در مناطق شمالی شهر تهران قرار دارند تقریبا کم و حدود ۳۰% است.

در صورت فعال شدن گسل مشا، میزان خسارت برای بیشتر مناطق شهری حدود ۱۰% است به استثنای منطقه ۱۲ که به دلیل قرار گرفتن بازار بزرگ تهران و بافت بسیار متراکم و فرسوده، نسبت خسارت در آن ۳۰% است.

در مورد گسل شمال تهران، شدت زلزله در مناطق شمالی شهر زیاد است، نسبت خسارت در مناطق ۱ تا ۵ که در این مناطق قرار دارند، قرار دارند تقریبا ۵۰% است، با این وجود تعداد ساختمان‌های فرسوده و آسیب‌پذیر در این مناطق زیاد نیست.

برخی از گارشناسان معتقد هستند در صورت وقوع زلزله بزرگ در شهر تهران، تعداد کشته‌ها بسته به ساعت وقوع آن، حداقل از نیم میلیون تا یک و نیم میلیون نفر و تعداد مجروحین، بیش از ۲ برابر آن است و با پایان یافتن زمین لرزه فجایعی نظیر ترکیدگی لوله های آب و گاز، شیوع بیماری‌های مختلف و آتش سوزی امکان وقوع دارند و مطرح می شود ۸۰ درصد تلفات تازه زمانی اتفاق می‌افتد که ۲ ساعت از وقوع زلزله گذشته است؛ این کارشناسان حدود پانصد هزار ساختمان  ویران شده و بیش از ۲۲۰ میلیارد دلار خسارت را از جمله هزینه های زلزله در تهران می دانند.

به نظر می‌رسد اجرای ۳ راهکار مهم برای کاهش تلفات و خسارات، لازم و ضروری به نظر می‌رسد؛ ابتدا، اجرای جدی ایمنی در ساختمان و رعایت استاندارد‌های ساخت و ساز؛ دوم، آموزش همگانی در مورد اقدامات صحیح پیش از وقوع زلزله، حین زلزله و پس از آن از طریق مدارس، دانشگاه ها، رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی؛ سوم، تمرین و ارزیابی فرآیند‌های مدیریت بحران و نحوه عمل دستگاه‌های اجرایی نظیر هلال احمر و وزارت بهداشت پس از وقوع زلزله.

 

پشت پرده پروژه هسته‌ای عربستان چیست؟

خالد الفالح»، وزیر انرژی عربستان سعودی ۲۰ ماه دسامبر جاری اعلام کرد، کشور متبوعش در صدد از سرگیری مذاکره با آمریکا جهت دستیابی به توافقی است که به شرکت های این کشور اجازه دهد، در پیاده سازی برنامه صلح آمیز انرژی هسته ای مشارکت داشته باشند.

وزیر انرژی عربستان در ادامه سخنانش افزود: طی گفتگوهای اولیه ای که با شرکای آمریکایی خود داشتیم، به آنها خاطر نشان کردیم که قصد داریم، منابع داخلی را برای تولید انرژی هسته ای به خدمت بگیریم و از این لحاظ امیدواریم، در مذاکراتی که قرار است، چند هفته دیگر در خصوص این پرونده با آمریکایی ها داشته باشیم، به توافقاتی برسیم که هم اهداف مورد نظر ما تامین کند و هم شرکای آمریکایی ما را وادار کند، به وعده های خود عمل کنند.

وزیر انرژی عربستان در حالی از تلاش مجدد ریاض برای از سرگیری مذاکرات با هم پیمان آمریکایی خود درباره دستیابی به قدرت هسته ای سخن می گوید که کارشناسان شانس موفقیت چندانی را برای سعودی ها در دستیابی به خواسته هایشان ملاحظه نمی کنند و به گفته آنها اولین مانع در این راه ملزم بودن عربستان به امضای «توافقنامه همکاری دو جانبه» با آمریکایی هاست.

«توافقنامه همکاری دو جانبه» که به «توافق ۱۲۳» نیز معروف است، قراردادی است که آمریکایی ها پیش از رسیدن به هرگونه تفاهم یا دستیابی به هرگونه توافق با متحدین و شرکای خود امضا می کنند و به موجب آن آمریکا مانع استفاده و بهره گیری کشور امضا کننده قرارداد از دانش و تکنولوژی هسته ای آمریکا می شود. به همین دلیل کارشناسان تاکید می کنند، این توافق به تنهایی می تواند، مانعی بزرگ در مسیر دستیابی سعودی ها به انرژی هسته ای باشد، به ویژه آنکه سعودی ها صراحتا اعلام کرده اند که عدم به کار گیری دانش هسته ای در حوزه تسلیحات نظامی و دستیابی به تولید بمب هسته ای به معنای چشم پوشی آنها از دستیابی به دانش غنی سازی اورانیوم آنها با تکیه بر منابع داخلی نخواهد بود.
پشت پرده پروژه هسته‌ای عربستان چیست؟
این اولین بار نیست که سعودی ها تلاش می کنند، با آمریکایی ها درباره دستیابی به دانش هسته ای به توافق برسند، اما هر بار آمریکایی ها با توسل به دستاویزهای مختلف، از جمله خودداری سعودی ها از امضای توافق همکاری دو جانبه، از تن دادن به خواسته های عربستان طفره رفته اند.

در آخرین تلاش از این دست، ماه اکتبر گذشته، عربستان با اعلام اینکه در صدد ساخت و راه اندازی دو نیروگاه تولید انرژی هسته ای است، از شرکت های فعال در این حوزه، به ویژه شرکت های آمریکا دعوت کرد تا در اولین مناقصه ای که در سال ۲۰۱۸ میلادی به این منظور برگزار خواهد شد،‌ شرکت کنند.

سعودی ها ادعا می کنند، بر اساس آنچه در سند چشم انداز توسعه عربستان ثبت شده، این کشور تا سال ۲۰۳۲ میلادی باید سالیانه ۱۷.۶ گیگاوات برق هسته ای تولید کند و برای تولید این میزان برق حدودا به ۱۶ نیروگاه اتمی نیاز دارد، موضوعی که کارشناسان مسائل محیط زیست و منطقه تاکید می کنند، ساخت و راه اندازی این تعداد نیروگاه اتمی در عربستان نه تنها این کشور که سراسر منطقه را با فاجعه زیست محیطی مواجه خواهد کرد.

با این حال وزیر انرژی عربستان سعودی ابراز امیدواری می کند تا اواخر سال ۲۰۱۸ میلادی کشور متبوعش بتواند، با شرکت های بین المللی فعال در حوزه انرژی هسته ای قرارداد ساخت و احداث دو نیروگاه اتمی به ارزش چندین میلیارد دلار امضا کند. از سخنان الفالح آشکار بود که عربستان سعودی تمایل بسیاری دارد، اجرای این پروژه ها را به شرکت های آمریکایی محول کند.

در خصوص انگیزه عربستان سعودی، به عنوان بزرگترین صادر کننده نفت خام در جهان، از دستیابی به دانش هسته ای و تولید انرژی هسته ای، الفالح مدعی شده که سیاستگذاری های کلان کشورش بر یافتن جایگزین هایی برای منابع سنتی و رایج انرژی از جمله سوخت فسیلی متمرکز است.

گزارش ها نشان می دهد، شرکت «وستینگ هاوس»، وابسته به شرکت ژاپنی «توشیبا» مذاکراتی را با دو شرکت آمریکایی آغاز کرده تا آنها را به پیروزی در مناقصه سعودی ها تشویق و واشنگتن را به از سرگیری مذاکرات هسته ای با ریاض ترغیب کند.

اما روزنامه اتریشی «دیر استاندارد» چندی پیش گزارش مشروحی درباره مقاصد واقعی هسته ای سعودی ها منتشر کرده بود که در آن از طرح هسته ای بزرگ سعودی ها  از جمله احداث تاسیسات هسته ای با هدف غنی سازی اورانیوم پرده برداشته بود.

به غیر از شرکت های آمریکایی، هم اکنون شرکت های کره ای (کره جنوبی)، چینی، ژاپنی، روسی و فرانسوی نیز با ارسال پیشینه کاری و مهارت های خود در این حوزه، از سرمایه گذاری در بخش هسته ای عربستان و بُردن مناقصه های هسته ای این کشور استقبال کرده اند.

این روزنامه اتریشی چرخش رویکرد سعودی ها به انرژی هسته ای را عملا ورود منطقه خاورمیانه و خلیج فارس به عصر هسته ای توصیف و خاطر نشان می کند، اماراتی ها برای دور نماندن از قافله هسته ای، گوی سبقت را از عربستان ربوده و ساخت ۴ نیروگاه هسته ای در این کشور را آغاز کرده اند و با اتمام احداث اولین نیروگاه، بهره برداری از آن، از سال آینده میلادی آغاز خواهد شد.

این گزارش در ادامه این سوال را مطرح می کند که «چرا شیوخ نفتی عرب به دنبال منابع دیگر انرژی هستند؟» و در  پاسخ خاطر نشان می کند: یکی از دلایل این کشورها را می توان در فراهم کردن زمینه صادرات بیشتر نفت به کشورهای دیگر، به جای مصرف آن در داخل ملاحظه می کنند.
پشت پرده پروژه هسته‌ای عربستان چیست؟
این نشریه اتریشی نیز همانند بسیاری از ناظران ادعای کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله امارات و عربستان مبنی بر اینکه انگیزه آنها از دستیابی به منابع جایگزین انرژی به ویژه انرژی هسته ای را تکذیب کرده و تاکید می کند، در پس این تلاش ها و درخواست های ملاحظات سیاسی و امنیتی داخلی و خارجی قرار دارد.

«دیر استاندارد» با اشاره به اینکه آن سوی کرانه خلیج فارس، کشور ایران و در سواحل جنوبی آن نیروگاه اتمی بوشهر قرار دارد، می نویسد: با شروع بهره برداری از نیروگاه اتمی بوشهر، ایرانی ها موفق شدند، از سپتامبر سال ۲۰۱۱ میلادی برق هسته ای تولیدی این نیروگاه را وارد مدار سراسری کشور خود کرده و بهره برداری از آن را آغاز کنند.

این درحالی است که به نوشته این نشریه اتریشی، ایران تنها به تولید انرژی هسته ای بسنده نکرده، بلکه برنامه غنی سازی اورانیوم خود را نیز با هدف تولید سوخت هسته ای جهت تامین نیازهای داخلی اش دنبال کرده است.

لذا مهمترین هدف کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از دستیابی به انرژی هسته ای، از نگاه این نشریه اتریشی، مقابله با نفوذ منطقه ای ایران یا آن چیزی است که آن را خطر منطقه ای ایران توصیف می کنند و هشدار می دهد: این ذهنیت پردازی های، باب خطرناکی به نام رقابت تسلیحات هسته ای را در منطقه پر التهاب و بحران زده خلیج فارس و خاورمیانه باز کند. به ویژه آنکه موج گسترده تبلیغات هدفمند و مغرضانه رسانه های وابسته به شیوخ عرب تلاش می کند، به جامعه جهانی و افکار عمومی منطقه القا کند، ایران در پی دستیابی به دانش ساخت بمب اتمی است.

«دیر استاندارد» با تاکید بر اینکه خطر رقابت تسلیحات هسته ای تنها به تلاش شیوخ عرب مانند امارات و عربستان محدود نخواهد شد، به خطر بزرگ تری به نام دسترسی رژیم صهیونیستی و پاکستان به تسلیحات هسته ای و عدم پیوستن آنها به توافقنامه منع گسترش تسلیحات هسته ای اشاره و خاطر نشان می کند، دسترسی پاکستان و اسرائیل به تسلیحات هسته ای موجب می شود، عربستان هرگاه  خود را در خطر ببیند، به آنها روی آورد،‌ به ویژه رژیم صهیونیستی که اشتراک در منافع و تهدید مشترک منطقه ای به نام ایران و محور مقاومت موجب می شود، تل آویو از هیچ کمکی به سعودی ها علیه ایران و محور مقاومت دریغ نکند.

به این ترتیب، حتی اگر زمانی پاکستان به هر دلیل از تجهیز ریاض به تسلیحات هسته ای امتناع کند، رژیم صهیونیستی لحظه ای در مجهز کردن سعودی ها و اماراتی ها به تسلیحات هسته ای علیه ایران و محور مقاومت تردید نخواهد کرد.

این در حالی است که دستیابی شیوخ عرب به انرژی هسته ای بی تردید، اشتهای کشورهای قدرتمند منطقه مانند مصر و ترکیه را که همواره به عنوان بازیگران قدرتمند و طرف های تاثیر گذار بر پرونده های منطقه ای مطرح بوده اند، باز خواهد شد و دایره رقابت ها را توسعه داده و آن را تشدید خواهد کرد که به معنای سوق یافتن منطقه به مرز یک انفجار بزرگ هسته ای است، انفجاری که جامعه جهانی هم نمی تواند، خود از تبعات آن دور نگهدارد.

آنچه تاکنون به آن اشاره شد، دلایل و انگیزه های خارجی و منطقه ای عربستان جهت دستیابی به انرژی هسته ای است، در حالی که بر هیچ کس چشم داشت ها و اطماع «محمد بن سلمان»، ولی عهد عربستان سعودی پوشیده نیست، کسی سودای نشستن بر تخت پادشاهی عربستان را پس از پدرش ملک سلمان در سر می پروراند و تاکنون نشان داده، برای رسیدن به این خواسته موانع بسیار سخت و بزرگی را از پیش رو برداشته است.

با این حال مهمترین انگیزه محمد بن سلمان از دستیابی به انرژی هسته ای در عرصه داخلی را می توان در تلاش وی جهت ارائه شخصیتی کارآمد و توانمند و به روز در اداره امور کشور ملاحظه کرد.

در این راستا، ولی عهد سعودی سعی می کند، خود را عامل جلب پیشرفت و توسعه در حوزه اقتصادی و اصلاح گری بزرگ در حوزه اجتماعی جلوه دهد که به تفصیل به هریک از آنها در طرح عربستان ۲۰۳۰ که به نوعی چشم انداز توسعه عربستان تا سال ۲۰۳۰ میلادی شمرده می شود و بن سلمان ارائه دهنده آن بوده، پرداخته است.

به نظر می رسد، آنچه بن سلمان را وادار به طرح این خواسته و از سرگیری مذاکره با آمریکایی ها کرده است، شرایط نامساعد داخلی و خارجی است که هر روز عرصه را بر بن سلمان تنگ تر و تنگ تر می کند و ولی عهد عربستان سعی دارد، از آن راهی برای فرار به جلو برای خود پیدا کند.

شکست در پرونده سوریه، ناکامی های مستمر در میدان یمن، به نتیجه نرسیدن بحران سازی ها در لبنان، ناتوانی در نفوذ به عراق و بسته شدن پرونده های جدایی کردستان و داعش در موصل عراق، ادامه سرکشی و طغیان قطر و ناتوانی در به زانو در آوردن دوحه، ادامه سرکوبگری ها، اعدام ها، بازداشت های خود سرانه، کسری بودجه، تورم، فقر، بیکاری و بازداشت شاهزادگان سعودی در عرصه داخلی که از جنگ شدید قدرت در داخل خاندان سعودی خبر می دهد و افزایش محکومیت های بین المللی به خاطر نقض فاحش حقوق بشر در یمن و ادامه محاصره و استفاده از سلاح های تحریم شده بین المللی و کشتار مردم یمن که اغلب آنها را زنان و کودکان تشکیل می دهند، همه بخشی از چالش ها و مشکلات محمد بن سلمان است که در این مقطع زمانی با آن مواجه است و موجب شده، هر روز به هر دستاویزی متوسل شود تا شاید بتواند با سرپوش گذاشتن بر مشکلات نگاه جامعه جهانی و افکار عمومی منطقه را از تمرکز روی آنها باز دارد و در عرصه داخلی از آن به عنوان حربه ای برای کنار زدن رقبا، سرکوب مخالفان و هموار کردن راه خود برای رسیدن به قدرت استفاده کند.

 

ادامه مطلب ...

سوریه پس از جنگ؛ روس‌ها چه خوابی دیده‌اند؟



مسکو در جریان جنگ داخلی سوریه با فعالیت‌های متعددی از جمله میانجی‌گری دیپلماتیک، اقدامات سیاسی و حضور نظامی در این کشور تلاش کرده تا با در نظر گرفتن مناسبات مختلف، علاوه بر بازگرداندن ثبات به منطقه، جایگاه خود را به عنوان بازیگری صاحب‌نفوذ به ویژه در دمشق حفظ کند.

 
ادامه مطلب ...