امید

عشق به حضرت مهدی موعود{عج}

امید

عشق به حضرت مهدی موعود{عج}

پشت پرده سفر بازیگر ماهر دیپلماسی آمریکا به تهران!


گروهی که مدتی پیش از این به ریاست الن گودمن، رئیس مؤسسه بین‌المللی تعلیم و تربیت به ایران آمد و با مسئولان چندین دانشگاه ایران دیدار داشت، احتمالا بزرگ‌ترین هیأت دانشگاهی آمریکاست که بعد از انقلاب اسلامی به ایران آمده است. سفر این هیأت تنها بخشی از واقعیاتی است که روز به روز بیشتر هویدا می‌شود، ولی عده زیادی به خصوص در میان مخالفان مذاکرات هسته‌ای تا حد زیادی از آن عقب مانده‌اند.

به گزارش افکارخبر، سفر این هیأت آمریکایی در حالی در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفت که رسانه‌های غربی از این فرصت برای مرور روابط اکادمیک بین ایران و آمریکا در دوره پیش از انقلاب اسلامی استفاده کرده‌اند. به نوشته بی‌بی‌سی در حالی که ایران پیش از انقلاب، اصلی‌ترین کشور فرستنده دانشجو به ایالات متحده بوده است، اکنون در حالی که یازده هزار دانشجوی ایرانی در دانشگاه‌های آمریکا مشغول تحصیل هستند، تعداد دانشجویان چینی در آمریکا به ۲۷۰ هزار نفر رسیده است، حال آنکه تقریبا هیچ دانشجوی امریکایی در دانشگاه‌های ایران حضور ندارد.

گودمن آمریکایی در حالی از شروع دیپلماسی دانشگاهی بین دو کشور خبر داده و احتمال سفر هیأتی ایرانی برای بازدید از دانشگاه‌های امریکا را مطرح کرد که نگاهی به مؤسسه‌ای که وی ریاست آن را بر عهده دارد، نشان می‌دهد ‌در زیر پوست روابط ایران و آمریکا چه روندهایی وجود دارد.

گودمن عضو شورای روابط خارجی آمریکاست و مؤسسه بین‌المللی تعلیم و تربیت که وی ریاست آن را بر عهده دارد، مجری برنامه فولبرایت و نیز اعطای بورسیه گیلمن است که اصلی‌ترین برنامه‌های حوزه آموزش عالی مورد حمایت وزارت خارجه امریکا هستند.

برنامه فولبرایت در دنیای خارج از ایران می‌تواند نماد یک برنامه با پرستیژ بالا در حوزه اعطای بورسیه و فرصت‌های علمی و آموزشی باشد که ضمن امکان ایجاد مبادلات علمی و فنی، جمعیت زیادی از نخبگان جهانی را ‌حمایت کرده است. در بین ۱۲۲هزار آمریکایی و حدود ۲۲۰هزار غیرآمریکایی که از این برنامه بهره برده‌اند، ۵۳ نفر به جایزه نوبل رسیده‌اند، ۷۸ نفر جایزه مهم ادبی پولیترز را دریافت کرده‌اند و ۱۸ نفر در کشور خودشان به حکومت رسیده‌اند.

در مقابل می‌توان به عنوان مثال ‌به نظریات حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس‌جمهور روحانی اشاره کرد که در سال ۸۸ در مقاله‌ای در فصل‌نامه علوم اجتماعی با عنوان «بورس رهبران فولبرایت و نخبگان حاکم در دهه آخر دوران پهلوی» مدعی شده است، ‌«بررسی و تحلیل اسناد دست اول نشان می‌دهد که برنامه فولبرایت کاملا با سیاست خارجی آمریکا در ایران برای پیشبرد پروژه نوسازی از بالا و آمریکامحور و اهداف روانی دیپلماسی این کشور پیوند خورده بود. حاصل فعالیت سی ساله این کمیسیون، ظهور موج آمریکاگرایی در دهه آخر سلطنت پهلوی بود که در میان نخبگان مسلط در محیط‌های دانشگاهی و تخصصی و رهبران دولتی و مدیران عالی بروز داشت‌».

برای مقامات و رسانه‌هایی که برای موضوع کم‌اهمیتی مانند حضور یک ورزشکار آمریکایی آن هیاهوی عجیب و غریب و برنامه نامتناسب حضور وی در بهشت زهرای تهران را اجرا کردند، غفلت از مسأله به مراتب مهم‌تری مانند سفر گودمن و هیأت همراه وی به تهران، تنها غفلت این روزها نیست.

در سیاست خارجی و اقتصاد نیز تحولات مهمی در جریان است که به ویژه منتقدان و مخالفان مذاکرات هسته‌ای تا حد زیادی از آن عقب مانده‌اند.

تجربه سال‌های اخیر نشان داده که غرب توانایی واقعی برای اجرایی کردن تهدید نظامی علیه ایران را ندارد و پس از گذشته بیش از ۳۵ سال از انقلاب اسلامی، ایران در حال تحمیل موقعیت خود در منطقه به آمریکاست.

همزمان در حالی که مخالفان نظام از مریم رجوی گرفته تا پسر شاه پهلوی و بنی‌صدر با توافق هسته‌ای مخالف بودند، چون آن را سبب تثبیت موقعیت نظام اسلامی می‌دانند، عده‌ای در داخل با توافق هسته‌ای مخالفت می‌کردند، زیرا آن را مقدمه استحاله یا تغییر نظام می‌دانستند؛ اما واقعیت احتمالا چیزی متفاوت از این دو است.

یک مرحله از چالش عمیق ایران و آمریکا در حال حل شدن و یا حداقل فروکش کردن است و چالش‌های بزرگ منطقه‌ای و یا موضوعی دیگر در راه هستند ولی جمع بزرگی از فعالان سیاسی در ایران هنوز در مرحله حمله به مذاکرات هسته‌ای گرفتار هستند.

در حوزه اقتصاد دور ماندن از تغییراتی با همین درجه اهمیت و حتی بیشتر در جریان است. همان گونه که بسیاری، از نتایج و عواقب سفر گودمن و هیأت آکادمیک آمریکایی به ایران غافل‌اند، سفر مقامات اقتصادی و سرمایه‌گذاری غربی به ایران نیز چندان مورد مداقه قرار نمی‌گیرد.

آیا نوع جدید قراردادهای پیشنهادی نفت و گاز ایران برای جذب سرمایه‌گذاران غربی ـ که ارزشی چند صد میلیارد دلاری خواهند داشت ـ از ده هزار سانتریفیوژی که قیمت آنها روی هم رفته به صدمیلیارد تومان هم نمی‌رسد، کم‌اهمیت‌تر هستند؟ این غفلت وقتی تلخ‌تر و زیان بارتر خواهد شد که نوع واکنش نشان دادن به این تحولات مهم از جنس واکنش به سفر رونی کلمن بدنساز به تهران باشد!

واکنش جلیلی به نتیجه انتخابات مجلس در تهران


عضو مجمع تشخیص مصلحت در تحلیل رای مردم به ائتلاف اصلاح‌طلبان گفت: نباید مردم را در نتیجه انتخابات تهران متهم کرد.

به گزارش افکارخبر،سعید جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در همایش اقتصاد مقاومتی که در محل لانه جاسوسی امروز برگزار شد،‌ با اشاره به مسئله انتخابات اظهار داشت: حضور مردم در انتخابات باعث افتخار نظام جمهوری اسلامی است.

وی در واکنش به این سوال که رای مردم تهران رای به لیست انگلیس بود،‌ اظهار داشت: درباره نتیجه انتخابات نباید مردم را متهم کرد بلکه باید به دلایل انتخاب مردم بیشتر پرداخت، همانگونه که حضرت امام (ره) مسئله اسلام آمریکایی و اسلام ناب را مطرح کردند ما هم باید برای مردم مسائل را تبیین کنیم و بگوییم که ویژگی‌ها و شاخص یک انتخاب خوب چه مسائلی خواهد بود.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام  افزود: مردم به هر میزانی که مسائل برای آنها تبیین شود و روشنفکری‌ها انجام شود انتخاب خواهند کرد و در مورد انتخابات مجلس بخصوص در تهران باید گفت که اصولگرایان باید مردم را اقناع می‌کردند و نماد خوبی از اقدامات خود به مردم عرضه می‌داشتند.

جلیلی در بخش دیگری از صحبت‌هایش با اشاره به نگاه اقتصادی کشورهای غربی اظهار داشت: دو نگاه در عرصه اقتصاد وجود دارد، نگاه اول نگاه تمامیت‌ها و خودخواهانه غربی‌هاست که تعریف آنها از اقتصاد یک نگاه استکباری و مبتنی بر خود است و در مقابل نگاه اقتصاد مقاومتی است که هدف خود را محرومیت‌زدایی ، گسترش عدالت و ومبانی انقلاب را قرار داده است.

 

روایتی جالب از سفر ساده فرزند رهبر انقلاب به مشهد


پرواز که نشست منتظر بودیم درهای هواپیما باز شود میان مردم حاج آقا مجتبی پسر آقا را دیدم که آقای بروجردی هم کنارشان بودند. میان مردم پیاده شدند فکر کنم خیلی ها کنجکاو بودند ببینند که آیا ایشان با خودروی اختصاصی پاویون می روند یا نه.

به گزارشافکارخبر،محمد سعید احدیان مدیر مسئول روزنامه خراسان در کانال تلگرامی خویش روایتی از سفر ساده فرزند مقام معظم رهبری به مشهد برای عیادت از آیت الله واعظ طبسی به شرح ذیل نوشته است:

پرواز که نشست منتظر بودیم درهای هواپیما باز شود  میان مردم حاج آقا مجتبی پسر آقا را دیدم که آقای بروجردی هم کنارشان بودند.  میان مردم پیاده شدند فکر کنم خیلی ها کنجکاو بودند ببینند که آیا ایشان با خودروی اختصاصی پاویون می روند یا نه.  با شناختی که داشتم می دانستم جوابش چیست اما چون فاصله داشتیم این جواب را شخصا ندیدم.

درهای اتوبوس که باز شد تا پیاده شویم من و خیلی های دیگر جواب را دیدیم ایشان هم بین مردم از اتوبوس پیاده شدند. حالا دیگر من هم کنجکاو شده بودم ببینم ایشان کجا و با چه خودرویی سوار می شود. به پائین پله ها که رسیدند آقای بروجردی از ایشان جدا شد چون خودروی پلاک قرمز وی پایین پله ها منتظر بود. از نظر من طبیعی بود که حاج آقا مجتبی هم همانجا سوار خودرو شود یعنی اگر من جای ایشان بودم چنین عمل می کردم اما دیدم ایشان رفت سمت جایی که خودروهای عادی می آیند مسافران شان را پیاده می کنند و مردم سوار تاکسی می شوند.

فردی که کنار ایشان بود و من فکر می کردم محافظ است با علاقه و شوری ویژه در حالیکه مصافحه می کرد از ایشان خداحافظی کرد تازه فهمیدم شخصی از مردم است که فرصت را غنیمت دانسته و خیلی راحت هم کلام فرزند رهبر انقلاب شده.

حاج آقا مجتبی بعد از خداحافظی با وی جایی که همه مسافرانشان را پیاده و سوار می کنند، سوار خودروی پژو 405 بدون شیشه دودی شد و رفت و من با خود گفتم بیخود نیست که هیچ کس برای مردم، "آقا" نمی شود چون هیچ کس مثل "آقا" و تربیت شدگان توسط  ایشان مردمی نمی شود.

 

لحظه‌ای که ظریف با اوباما روبه‌رو شد



خبرگزاری فارس: لحظه‌ای که ظریف با اوباما روبه‌رو شد

وزیر امور خارجه کشورمان گفت: آقای جان کری، رئیس‌جمهور آمریکا را به من معرفی کرد و من هم با اوباما دست دادم و گفت‌وگوی کوتاهی داشتیم و ایشان بر جدیت آمریکا در اجرای برجام تاکید کرد.

به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان در گفت‌وگو با «سالنامه اعتماد» از لحظه‌ای می‌گوید که با رئیس‌جمهور آمریکا سینه به سینه شد.

ظریف در پاسخ به سوال اعتماد در خصوص آن لحظه می‌گوید: در سازمان ملل هنگام برگزاری جلسات مجمع عمومی تدابیر امنیتی شدیدی رعایت می‌شود. راه ورودی تقریبا کمتر از یک متر و نیم وجود دارد که سران و وزرا از این ورودی تردد می‌کنند. پشت آن ورودی، هال بزرگی است که همه درآن حضور دارند و یک سوی این ورودی هم مجمع عمومی است‌. زمانی که سخنرانی آقای روحانی تمام شد من برای خارج شدن از سالن مهیا می‌شدم. دکتر روحانی پس از اتمام سخنرانی از همان درب پشتی خارج شده بودند و من خیال می‌کردم که ایشان با اتمام سخنرانی رفته‌اند. پس از سخنرانی ایشان من چند دقیقه‌ای نشستم چرا که در ملاحظات امنیتی که آمریکایی‌ها دارند اسکورت من مجزا است و باید با اسکورت مجزایی از سالن خارج بشوم. مسئولیت اسکورت رئیس‌جمهور با وزارت خزانه‌داری یا سرویس مخفی که بخشی از خزانه‌داری است و اسکورت وزیر امور خارجه با وزارت امور خارجه امریکا است. به همین دلیل من نشستم تا رئیس‌جمهور خارج شوند اما آقای دکتر روحانی زمانی که از سالن خارج می‌شوند با رئیس جمهور ونزوئلا روبه‌رو می‌شوند و رئیس‌جمهور ونزوئلا ایشان را برای گفت‌وگویی به کناری برده بود. من با فاصله دو تا سه دقیقه که قصد خارج شدن از سالن مجمع را داشتم ناگهان دیدم که آقای کری و اوباما از همان ورودی وارد شدند. در واقع ما سینه به سینه هم شدیم.

ظریف در ادامه توصیف لحظه رویارویی با رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید: آقای کری، ایشان را به من معرفی کردند و من هم با آقای اوباما دست دادم. نخستین چیزی که به من گفت این بود که امیدوارم این دست دادن و رویارویی برای شما در ایران دردسر نشود. من هم پاسخ دادم: به هیچ وجه. در آن مقطع من نباید اجازه می‌دادم که رئیس یک کشور خارجی گمان کند برای من با این حرکت در داخل کشور خودم مشکلاتی ایجاد خواهد شد. البته برخی حوادث بعدی در ایران نشان داد که ایشان درست می‌گفتند و من اشتباه می‌کردم.

وزیر امور خارجه کشورمان ادامه می‌دهد: در آن چند دقیقه صحبت بسیار کوتاهی میان ما انجام گرفت و ایشان بر جدیت آمریکا در اجرای برجام تاکید کردند و من هم گفتم: امیدوارم همین طور باشد. البته همین گفت‌و‌گوی کوتاه باعث شد که آقای روحانی و آقای اوباما رو در روی هم قرار نگیرند. البته هیچ دلیلی هم وجود نداشت که آقای اوباما آن زمان وارد سالن مجمع عمومی بشوند چرا که روسای‌جمهور آمریکا هنگامی که برنامه‌ای نداشته باشند در سالن حضور پیدا نمی‌کنند وآن زمان هم برنامه‌ای برای حضور آقای اوباما وجود نداشت

چرا این روزها احمدی‌نژاد از هر کسی خوشحال‌تر است؟


احمدی‌نژادی‌ها که کینه‌های قدیمی از اصول‌گرایان داشتند، از شکست یاران سابق و دشمنان فعلی‌شان خوشحال‌تر از همیشه اند.

به گزارش نامه نیوز ، شاید جریان احمدی نژاد این روزها از جریانی شادتر باشد، اما به نظر می رسید این شادی زودگذر و سطحی است. احمدی نژادی ها که  کینه های قدیمی از اصولگرایان داشتند، از شکست یاران سابق و دشمنان فعلی شان خوشحال تر از همیشه اند.   در این جشن به یکدیگر نان غرض می دهند و پیروزی برخی از اشخاص مستقل که روزگاری به دولت پیشین وابسته بوده اند را هم به حساب خود گذاشته اند.  

در حالی که اصولگرایان فهرستی رسمی در تهران و شهر های بزرگ منتشر کردند و شکست خوردند، برخی اشخاص و افراد که منتسب به دولت احمدی نژاد بوده اند در برخی حوزه های انتخاباتی بعضا کوچک تر موفق شده اند با چند ده هزار رای به مجلس راه یابند.

در این بین برخی مسائل در پیروزی این افراد قابل تامل است. این افراد منفرد نه به دلیل وابسته بودن به جریان احمدی نژاد که به دلیل برخی تعلقات فردی و قومی در برخی شهرهای کوچ رای آورده اند. یا از طرف دیگر با هزینه های سنگین مالی در جریان تبلیغات انتخابتی توانسته اند چند هزار رای جمع کنند و در حوزه های کوچک که سرنوشت انتخابات با چند هزار رای تعیین می شود پیروز شوند.  

شاید برخی از اصولگرایان تندرو فکر کنند، در کوتاه مدت با نزدیکی خود به این افراد متفرق که روزگاری نسبتی با احمدی نژاد داشته اند شکست خود را  جبران خواهند کرد، اما شاید  بازگشت به این مرد با در نظر گرفتن انتقادهای جدی که  به عملکرد وی، در میان اصولگرایان وجود دارد  استراتژی درستی نباشد.

در حقیقت، خاستگاه احمدی نژادی ها راست افراطی و محافظه کار است. این در حالی است که گفتمان اصیل اصولگرایی  میانه وری را پیشه کرده است.  از این رو تفاوت های بسیار جدی بین اصولگرایی اصیل و ریشه دار با جریان احمدی نژاد از نظر  و سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی وجود دارد. هر  چقدر هم برخی اطرافیان احمدی نژاد که مهارت ویژه ای در جنگ روانی دارند بخواهند رنگ و لعاب عدالت محورانه به این جریان دهند، بازهم واقعیت عملکرد احمدی نژادی ها نشان داد که این جریان هیچ سنخیتی با گفتمان عدالت و طبقات محروم و فرودست ندارند. حتی اقدامات دولت احمدی نژاد به مراتب وضعیت طبقات فرودست جامعه را بدتر کرد. از این رو، این ادعا که گفتمان احمدی نژاد، انقلابی و عدالتخواهانه است، با واقعیت سازگار نیست.

عملکرد وی در نهایت منجر به کوچکتر شدن سفره های همان کارگران و مردم عادی شد. حتی عملکرد انتخاباتی اشخاص نزدیک به احمدی نژاد خود حکایت از این دارد که ثروت در جریان احمدی نژاد یک مزیت است. خرج های هنگفت تبلیغاتی برخی از این افراد در حوزه های کوچک انتخاباتی موید این مطلب است.

از طرف دیگر رای پایین منتسبان به این جریان در شهر تهران نشان از آن داشت که در جایی که رقابت انتخاباتی ورای بحث های قومی و البته خرج های بی حساب و کتاب باشد، احمدی نژادی ها رای چندانی ندارند. مثلا کوچک زاده ، که بعد از خارج ماندن از لیست اوصلگرایان تهران خود را به جریانات تندرو احمدی نژادی نزدیک کرد، در تهران کمتر از 50 هزار رای آورد. حتی شخصیت معروف و سینمایی همچون حبیب الله کاسه ساز با ۵۰۴۱ رأی در جایگاه دویستم کاندیداهای تهران قرار گرفته است.

اما در این جا نباید نادیده گرفت که چند تن از افرادی که روزگاری در دولت احمدی نژاد بودند به صفت فردی یا با استفاده از روش های تبلیغاتی توانسته اند در برخی حوزه های کم جمعیت تر رای بیاورند.  البته باید صبر کرد تا مجلس تشکیل شود تا دید این افراد دقیقا چه موضع سیاسی و فراکسیونی در مجلس خواهند گرفت. 

در انتها، لازم به ذکر است که اعضای سابق دولت احمدی نژاد که در حوزه های مختلف کشور کاندیدا شدند. بعضا در  لیست اصولگرایان جای نگرفتند و به صورت مستقل وارد مجلس شدند. در این جا نام این افراد را ذکر می کنیم:  

۱- محمود بهمنی رییس بانک مرکزی دولت سابق از حوزه ساوجبلاغ 

 ۲- حاجی بابایی وزیر آموزش پرورش دولت سابق از حوزه همدان

 ۳- دکتر فریدون عباسی رئیس سازمان انرژی اتمی دولت سابق از حوزه  شیراز

 ۴- بیگی استاندار دولت سابق از حوزه تبریز

 ۵- دهمرده استاندار دولت نهم و دهم در زابل 

 ۶- شاعری معاون وزیر دولت سابق از حوزه بهشهر

 ۷- اسدالله عباسی، وزیر تعاون ، کار و امور اجتماعی دولت دهم، از حوزه  رودسر و املش

 ۸- فریدون حسنوند، استاندار بوشهر در دولت قبل از حوزه اندیمشک

 ۹- حسین هاشمی تختی پور، استاندار سابق هرمزگان،از حوزه  بندرعباس

 ۱۰- دکتر اکبر ترکی، معاون وزیر بهداشت دولت قبل از حوزه فریدن

 ۱۱-دکتر ساداتی نژاد، معاون وزارت علوم دولت قبل از حوزه کاشان 

۱۲- سید احسان قاضی زاده هاشمی مدیرکل مطبوعات داخلی دولت نهم و مدیرکل ارشاد استان تهران در دولت دهم از حوزه انتخابیه فریمان و سرخس(خراسان رضوی) 
منبع: انتخاب