امید

عشق به حضرت مهدی موعود{عج}

امید

عشق به حضرت مهدی موعود{عج}

نزاع عربی-ایرانی جایگزین نزاع عربی-اسراییلی/سیاست فرار روبه جلو آل‌سعود

السفیر مطرح کرد؛
نزاع عربی-
«...امروزه نزاع عربی – ایرانی در حال جایگزینی نزاع عربی - اسرائیلی است، تا از این راه، استبداد، عقب ماندگی و فساد (نظامهای عربی) توجیه شود.»
. نزاع عربی-ایرانی جایگزین نزاع عربی-اسراییلی/سیاست فرار روبه جلو آل‌سعود
به این مطلب امتیاز دهید
100%0%

assafirبه گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز، روزنامه السفیر (assafir) در یادداشتی به قلم فؤاد ابراهیم با عنوان «اختلاف سعودی – ایرانی و شیعیان منطقه» (خلیج فارس) با بیان اینکه هدف از مذهبی جلوه دادن اختلاف سیاسی عربستان و ایران، تحریف افکار عمومی از برخی واقعیتها است تاکید کرد: «چهره‌های فرهیختۀ وابسته به جبهه سعودی با استفاده از عناوین طایفه‌ای، دینی و مذهبی به تغذیه عرصه فرهنگی و رسانه‌ای پرداخته که این امر اختلافات ملتهای عربی و اسلامی را شدت می بخشد.»


این روزنامه لبنانی کسانی را که به صورت مداوم  جهنم طایفه‌گری را شعله‌ورتر می‌کنند؛ دارای تفکرات و ایدئولوژیهای متعددی از سلفی، ملی‌گرا، لیبرال توصیف کرده و می‌نویسد: «امروزه نزاع عربی – ایرانی در حال جایگزینی نزاع عربی - اسرائیلی است، تا از این راه، استبداد، عقب ماندگی و فساد (نظامهای عربی) توجیه شود.

بنابراین تصادفی نیست که بانگ دشمنی با ایران با شکستهای اقتصادی، امنیتی، نظامی و سیاسی عربستان و اطرافیانش همزمان شده است. می‌توان نتیجه گرفت که این دشمنی رو به افزایش تا هنگامیکه زنجیره شکستها و ناکامیها ادامه داشته باشد، متوقف نخواهد شد، و عربستان برای سرپوش گذاشتن بر بحرانهای داخلی به دنبال هر بهانه‌ای است تا به این دشمنی ادامه دهد.»


فواد ابراهیم معتقد است نظام سعودی برای سرپوش گذاشتن بر شکستهای سیاسی و اقتصادی خود، سیاست فرار رو به جلو را از طریق تشدید تدابیر سرکوبگرانه مانند بازداشتها، اعدامها، ارعاب شهروندان و ایجاد مشکل برای شیعیان داخل را در پیش گرفته تصریح کرد: «پس از اعدام شیخ نمر، سیاست فرار به جلو وارد نقطه عطف شدیدی شد و گزینه‌های پیش دستانه‌ای از طریق احیای سنت دشمنی با ایران که از زمان انقلاب 1979 آغاز شد، در پیش گرفت.»


در پایان با اشاره به اینکه نظام سعودی در داخل با بحران اقتصادی، سیاسی و امنیتی و در خارج نیز به دلیل ارتباط عقیدتی با تروریسم با بحران ایدئولوژیکی مواجه شده آمده است: «بنابراین تنها راه گریز، برهم زدن اوضاع و غرق کردن فضای منطقه با حجم بسیاری از نوشته‌ها و مطالب و برنامه‌های ضد شیعه است. افتادن بعضی از فرهیختگان سعودی و عرب منطقه در تله سخنرانی‌های مرگبار فرقه گرایانه، طایفه‌ای و نژادپرستانه بیانگر بحران هویت و فکر است.»


 

سخنانی از آیت الله خامنه ای میگویم که اگر ایشان بشنود تعجب میکند/ وظیفه من است مردم را روشن کنم

آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی؛
سخنانی از آیت الله خامنه ای میگویم که اگر ایشان بشنود تعجب میکند/ وظیفه من است مردم را روشن کنم
ما اکنون زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثباتی و نفی‌‌ای را داشته باشد. این مقدار توفیق را که خدای متعال به ایشان داده به خاطر این است که شایستگی‌اش را داشته است.
حاج آقا مرتضی تهرانی سخنانی از آیت الله خامنه ای میگویم که اگر ایشان بشنود تعجب میکند/ وظیفه من است مردم را روشن کنم
به این مطلب امتیاز دهید
87.5%12.5%

به گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز، آیت‌الله‌ حاج‌آقا مرتضی تهرانی در گفت‌وگوی تفصیلی با مجله پاسدار اسلام به بررسی منزلت معنوی و علمی رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداختند.

 

مشروح این گفتگو به شرح زیر است.

عالم عامل و عارف واصل، حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ مرتضی تهرانی همراه با برادر کوچک‌ترشان، مرحوم آیت‌الله حاج‌آقا مجتبی تهرانی ازجمله برجسته‌ترین و قدیمی‌ترین شاگردان حضرت امام خمینی به شمار می‌آیند. ایشان دوران کودکی و نوجوانی را در دامان و مکتب پدر بزرگوارشان، مرحوم آیت‌الله میرزا عبدالعلی تهرانی تربیت یافتند. پدری که از اخیار روزگار خود و تربیت‌شده بزرگانی همچون مرحوم آیت‌الله سید علی قاضی(ره) بود.

 

آیت‌الله حاج‌آقا مرتضی تهرانی دوره سطح علوم حوزوی را در نوجوانی گذرانید و در سن 18 سالگی با مهاجرت به قم در زمره جوان‌ترین شاگردان درس خارج مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی قرار گرفت. هنگام عزیمت ایشان به قم، باوجودآنکه پدر بزرگوارشان با عموم مراجع وقت، مراوده داشتند، اما به مرتضایش، پیوند خاص با حاج‌آقا روح‌الله را توصیه کرد.

 

حاج آقا مرتضی در طول سالیان اقامت در قم همپای دوست صمیمی‌اش مرحوم حاج‌آقا مصطفی خمینی از مائده حکمت، معرفت و اخلاق امام خمینی بهره مستوفی می‌گیرد. اما انس و محبت متقابل بین حاج آقا مرتضی و حضرت امام خمینی فراتر از استاد و شاگردی بود. تا آنجا که حتی در  برخی تابستان‌ها که امام در روستای امام‌زاده قاسم تهران مستقر می‌شدند، حاج‌آقا مرتضی از بیشترین انس و مجالست با مراد محبوب خود برخوردار بود و گاهی با اشاره امام به‌طور شبانه‌روز در محضر معظم له ماندگار می‌شد.

 

عشق و علاقه به امام، حاج‌آقا مرتضی را در نیمه دوم دهه 40 نیز به نجف اشرف کشاند و در همان فرصت  راقم این سطور توفیق یافت تا 47 سال پیش به‌طور خصوصی بخشی از کفایه‌الاصول را در محضر ایشان به شاگردی بنشیند.

 

بِسمِ‌اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم. اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمین. وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحمَّدٍ وَ آلهِ الطّاهِرین و لَعنةُ اللهِ عَلَی أعدائِهِم أجمَعین.   

 

با آن که ضربان قلبم چهل تا چهل وپنج در دقیقه است اما صحبت درباره موضوع مورد نظرم را لازم می‌دانم بنده این طور فکر کرده‌ام که ابتدا اشاره‌ای داشته باشم به ذاتیات آیه‌الله خامنه‌ای «سلام‌الله علیه» که تقریباً از پانزده شانزده سالگیِ ایشان اطلاعِ نزدیک دارم و تصورم بر این است که ایشان اگر ازاین صحبت مطلع شوند یکی دو نکته را تعجب خواهند کرد که بر حسب ظاهر جز خودشان اطلاع نداشته‌اند و این در حافظه و اطلاعات‌ من هست.

 

و بعد وارد تصمیم‌های ایشان می‌شوم و مأخذ حرکت ایشان را هم عرض می‌کنم که کدام ‌یک از این ذاتیات است و بعد هم اشاره‌‌ای می‌‌کنم به آنچه که به عنوان نقیصه در جامعه دیده می‌شود و این را با استدلالی که در ذهنم هست بیان خواهم کرد.

 

البته این نقیصه‌ای که در جامعه وجود دارد منحصر به زمان ایشان نیست و از زمان امیرالمؤمنین«صلوات‌الله علیه» و بلکه از زمان رسول اکرم «صلوات‌الله علیه» بوده است و در زمان ما هم بوده و مواردش هم در ذهنم هست که اشاره می‌کنم . یعنی فاعل در فاعلیت خودش تام است، ولی قابل در قابلیت خودش تمامیت ندارد و قهراً این نقایص به چشم می‌خورند و کسانی که قدرت تحلیل مسئله را آن‌ طوری که صحیح است، ندارند، به اشتباه در نسبت مبتلا می‌شوند.

 

بنده در حدود 62- 63 سال پیش به تبعیت از مرحوم والدم «رضوان الله تعالی علیه» از تهران به مشهد مقدس هجرت کردم. آن زمان در مدرسه مروی تهران حجره داشتم و در سطح مشغول تحصیل سطح بودم.

 

در مشهد یکی از علما و مدرسین رسمی بود که شنیدم در لمعه خیلی مسلط است. مرحوم حاج سید احمد مدرس یزدی. فرزندی هم داشت به نام آقا سید جلال که بعد از پدر بزرگوارش مرد فاضلی شد و در مشهد مدرس بود که هر دو را بزرگان می‌شناختند. من اخوی بزرگ آقا را در درس آقای مدرس یزدی دیدم. تقریباً مشخص بود که بنده در معیت مرحوم حاج‌آقا از تهران آمده‌ام و از طلبه‌های مشهد نیستم. ایشان اظهار لطف کردند و چیزی نگذشت که انس ما بیشتر شد. گاهی اوقات پنج‌شنبه‌ها ایشان به منزل ما تشریف می‌آوردند که در اواسط بازار سرشور مشهد، کوچه‌ای بود به نام کوچه بانک شاهی. در آنجا بودیم.

 

آقا هم به اتفاق اخوی بزرگشان آقای سید محمد یک پنج‌شنبه به منزل ما تشریف آوردند. آن موقع حدود شانزده سال داشتند. در همان جلسه اول توجهم به ایشان جلب شد. علتش هم این بود که شواهدی را در چهره مبارک ایشان دیدم. ایشان از نظر بیت هم متعلق به یک بیت باتقوا بود، به‌گونه‌ای که من هر وقت می‌خواستم نماز ظهر و عصر را به جماعت بخوانم، به مسجد گوهرشاد نمی‌رفتم؛ بلکه نماز مرحوم آسید جواد خامنه‌ای، ابوی بزرگوار ایشان می‌رفتم. در بازار سرشور، مسجد آذربایجانی‌ها. ایشان مرد بزرگواری بود و در منزل لمعه تدریس می‌کرد.

 

بنده لمعه را در تهران خوانده بودم، ولی درس مرحوم آسید احمد مدرس یزدی بسیار پخته بود و ایشان کمال تسلط را به فروع مسئله داشت و لذا به این درس رفتم. در تهران رسائل را هم خوانده بودم. یک مقدار از مکاسب مانده بود که درس مرحوم آمیرزا هاشم قزوینی رفتم و شش ماه هم بیشتر مشهد نبودم و بعد به قم آمدم.. ایشان هم بعد به قم مشرف شدند و خدمتشان ارادت داشتیم و زیارتشان می‌کردیم. خدای متعال این بزرگوار را در حوزه درس مرحوم آیت‌الله حاج شیخ مرتضی حائری سوق داد.

 

هرچند من از اول هم کم ‌معاشرت می‌کردم و در سیزده سالی که در قم بودم، معاشرتم عمدتاً با مرحوم حاج ‌آقا مصطفی [خمینی] بود اما سیادت، تقوا وپاکیزگی ایشان را هم شاهد بودم. بنده ایشان را از آن زمان صاحب ذاتیات مثبت یافتم.

 

 مسئله دیگری که عرض کردم شاید ایشان اطلاع ندارند که من در جریان هستم، خوابی بود که ایشان در مشهد دیدند و این خواب را به کسی که معروف بود خوب تعبیر می‌کند، عرضه کردند و جوابی که آن شخص داد ـ خدا رحمتش کند. آدم خوبی بود و در تهران هم به منزل ما هم می‌آمد ـ یک تعبیر اجمالی بود و به آقا عرض کرد که این رؤیای صادقه است و نشان می‌دهد آینده فوق العاده دارید. آن روزها مرجع داشتیم، ولی به نظر معبّر نیامده بود که بالاتر از مرجعیت هم هست.

 

پیدا بود که رؤیای صادقه است. ایشان خواب را گرفتند و اجمالاً کشف کردند که یکی از مقدرات حق‌تعالی این است که مسیر ایشان در زندگی یک مسیر استثنایی و غیرمشابه با دیگران شود.

 

یکی از ذاتیات ایشان که اشاره می‌کنم، بلندهمتی ایشان است. یعنی آن‌ قدر این روح پاکیزه و لطیف و بزرگ است که وقتی ایشان این تعبیر را شنید، از آن موقع تدریجاً خودش را برای فعلیت این منزلت آماده کرد و از این حرکت اختصاصی و استثنایی هم هیچ غفلت نورزید.

 

خصیصه دیگر ایشان این بود که نسبت به والدین تأدب، تواضع، فروتنی و اطاعت بسیار زیادی داشتند. خیلی زیاد که از عرفیت خارج است، به‌خصوص نسبت به پدر بزرگوارشان. عجیب بود. آنها هم حتماً اثر وضعی دارد و پیدا بود که حق تعالی تعبیر همان خواب را برای ایشان تقدیر کرده است و باید منتظر باشیم که خدا ایشان را به آن منزلت برساند.

 

ایشان قم هم که مشرف شد، ازجمله درس مرحوم آقای حائری که می‌رفتند، کمال دقت را داشتند و کار می‌کردند و دریافتی ایشان از درس خارج، به‌خصوص درس خارج مرحوم آقای حائری که خارج دقیقی بود و خارج مکاسب بود، اگر کسی مانند آقا «سلام‌الله علیه» شش ماه درس ایشان می‌رفت، کافی بود که روش استنباط و تلاش و کار و کوشش در فقه و مبادی فقه را کاملاً بیاموزد. من معتقدم که این‌گونه است و شاید سایر ارادتمندان ایشان اطلاع نداشته باشند و خود ایشان هم شاید اطلاع نداشته باشند که خدا این دریافت را به من لطف کرده است.

 

آنچه که من در ایشان ادراک کردم، تصمیم و همت ایشان بود که بر حسب فضایل انسانی، ایشان دو کار را شروع کردند. یکی زحمت کشیدن در فقه و اصول، و دیگری زحمت کشیدن برای تهذیب نفس و ایجاد اخلاص در اعمالشان. در این دو مسیر تا الان متحرک بوده‌اند. چرا می‌گویم تا الان؟ برای اینکه بنده فرمایشات‌ ایشان را مرتب گوش می‌کنم. هر وقت به هر مناسبتی ایشان صحبت می‌کنند، من گوش می‌کنم. ایشان وقتی نماز مغرب را شروع می‌کنند، نگاه می‌کنم و می‌بینم روز به‌ روز  غلظت اخلاص ایشان در باطنشان بیشتر می‌شود.

 

در مراجع قطعاً چنین فردی با این جامعیت نداریم. یعنی وقتی به سراغ مسائل سیاسی می‌روند و مطالعه و جمع‌آوری و مقایسه می‌کنند، یک نفر غیر از ایشان نیست. در مسائل فقهی که وارد می‌شوند و جواب می‌دهند، کاملاً پیداست که سراپا اخلاص و تقواست. آن‌ قدر احتیاط می‌کنند که یک سر سوزن بر خلاف تقوا و احتیاط حرکت نکرده باشند. این را من تا الان لمس کرده‌ام و معتقدم دیگران به این صورت به ایشان نگاه نمی‌کنند.

 

در این جامعیتی که خدا این بزرگوار را رشد داده است، هیچ در بین علمای شیعه واسلام نداریم.

 

کسانی که به نظر بنده خیلی جالب و استثنایی می‌آمدند، مرحوم آقا موسی[صدر] بود، مرحوم آقای بهشتی بود و مرحوم آسید محمدباقر صدر بود. اینها را از نزدیک دیده بودم. مرحوم آقای بهشتی با من مأنوس بود، ولی هیچ‌کدام در ذاتیات به این بزرگوار نمی‌رسند و نرسیدند.

 

من این‌جور فکر می‌کنم که حق‌تعالی اراده فرموده است که وجود ایشان را از دیگران متمایز کند و با این همت عالی در این مسیر قرار بگیرد.

 

امام «رضوان‌الله تعالی علیه» راست می‌گفت. همت‌ ایشان عالی و غیرعادی بود. قبل از انقلاب بنده پای منبر امام نشسته بودم که فرمود: «والله من به عمرم نترسیده‏ ام.» این از روحی عادی نیست. از روحی است که به‌قدری عظمت دارد که دیگر موجودات مادی را کوچک‌تر و ضعیف‌تر از خودش می‌داند.

 

این بزرگوار هم خدای متعال اراده فرموده است که مسئولیت سنگینی را به ایشان عطا کند که عطا کرده است. با ظرفیتِ فوق ادراک اشخاص عادی. این ذاتیات ایشان است. و ایشان کار کرد و من اطلاع داشتم که در فقه و اصول و رجال و لغت و... کار می‌کرد. و در کنار همه اینها کار روحی می‌کرد. حتماً الان هم دارد.

 

من حتی چند شب پیش آثار حرکت در تهذیب نفس و تشدید اخلاص را وقتی ایشان داشت نماز می‌خواند در ایشان دیدم.می پرسید : چگونه دیدی ؟ با همین چشم ؟ می‌گویم خیر، با آن چشم دیگری که خدا به من عطا کرده است و یقین دارم. لااله‌الاالله. شب و روزی نیست که من از ایشان 20 مرتبه یاد و برای ایشان دعا نکنم و به خدای متعال التماس نکنم که خدایا! این نعمت را برای شیعه مستدام بدار. معتقدم شکر و سپاسگزاری این نعمت الهی را شیعه اعم از علما و غیرعلما به‌جا نیاورده‌اند، چون درک نکرده‌اند، ولی خدای متعالی چنانچه بخواهد با عمل من و امثال من نعمت را بگیرد که دیگر چیزی برای ‌ما باقی نمی‌ماند.

 

ایشان در مقطعی که خودشان مستقیماً این مسئولیت الهی را به عهده داشتند، کارهای بزرگی انجام دادند، آن ‌قدر بزرگ که نمی‌شود حجم آن را تعیین کرد.

 

اگر خدای متعال این بزرگوار را در این سمت قرار نداده بود، هیچ‌ یک از علما تا سال‌های طولانی هم این همت و اراده را نداشت که آنچه را من خیال هم نمی‌کردم که در عمرم آن ابعاد معنوی، الهی، شرعی و انسانی را ببینم شاهد باشیم.

 

این عرایض من به بحث سوم منتهی می‌شود که باید برای مردم حل شود. مردمی که دین و شعور و ایمان دارند و تاریخ می‌دانند. در زمان ایشان وقتی کمبودهایی را احساس می‌کنیم، باید بفهمیم آنها را به چه کسانی باید نسبت بدهیم. عین این کمبودها در زمان امیرالمؤمنین «صلوات‌الله علیه» هم بود. آیا می‌توانیم نتیجه بگیریم که حضرت -نعوذ بالله- تقصیر کرده است؟ نمی‌توانیم. حضرت در فاعلیت، عصمت، علم و قدرت خودش بی‌نظیر بوده و انسان عادی نبوده است، پس چرا تا وقتی که ایشان زنده بود شریح را نتوانست از کوفه بیرون کند؟ این شریح بود که در قضیه کربلا فتوا داد. نبود؟

 

این را به چه کسی نسبت بدهیم؟ اصلاً ربطی به حجت الهی اعم از معصوم و غیر معصوم ندارد. غیر از کمال فاعلیت فاعل، قابلیت قابل هم باید به کمال برسد. که نرسیده بود. الان علت غیبت چیست؟ نعوذ بالله نقصی در وجود مقدس حضرت بقیه‌الله «ارواحنا له الفداه» هست؟ ایشان همین ‌طوری نمی‌دانند دلیلش چیست و منتظر مانده‌اند که خدای متعال اراده بفرماید؟ این حرف غلط است. جامعه هنوز قابلیت ندارد.

 

مطلبی را عرض کنم که قصه است، ولی حکمت دارد. فردی نقل می‌کرد شب خواب دیدم حضرت تشریف آوردند و فرمودند: «خیلی منتظر ما بودی؟» عرض کردم: «بله.» فرمودند: «من آمدم و حکمم را بگویم. این زن‌ تو با اینکه پنج بچه از او داری زن تو نیست. تمام این بچه‌ها ولد شبهه هستند. پول‌هایی که به دست آورده‌ای شرعاً مال تو نشده‌اند. کارهایی که کرده‌ای صحیح نبوده‌اند.» و حضرت یکی ‌یکی موجودیت مادی این مرد را زیر سئوال برد. در این قصه نقل می‌کنند این شخصی که در این قصه این ‌قدر منتظر قدوم ایشان بود، دید هیچ راهی ندارد، الا اینکه دستش را روی گوش‌هایش بگذارد و چند بار فریاد بزند: «آی دزد!» جوری فریاد زد که خودش از خواب بیدار شد.

 

مرحوم حاج شیخ محمدتقی آملی مدتی شاگردی مرحوم آقای قاضی را کرده بود، از اصحاب نجف و علمایی است که هم خود و هم پسرش درس مرحوم میرزای نائینی می‌رفتند.

 

ایشان هم غیر از فقه و اصول چیزهایی داشت که از طریق مرحوم آقای قاضی«رضوان‌الله تعالی علیه» به دست آورده بود، یعنی چون لیاقت داشت، خدای متعال به ایشان عنایت کرده بود. از ایشان نقل شد که فرموده بود خیلی نسبت به زیارت حضرت بقیه‌الله «ارواحنا له الفداه» مشتاق بودم و دائماً در خواب و بیداری از خدای متعال می‌خواستم. یک شب خواب دیدم که به من گفتند آن نور را از دور می‌بینی؟ حضرت دارند به آنجا تشریف می‌آورند. می‌گوید که من آن قدر نگاه کردم تا آنجا که شبح یک اندام را در نور دیدم، ولی چهره‌شان را ندیدم. آن ‌قدر به من فشار آمد که لرزه در بدنم افتاد. بیدار شدم و دیدم خیس عرق هستم و متوجه شدم من توان زیارت ایشان را ندارم. عوام آن طور که باید از مقام امامت و ولایت آگاهی ندارند.          

                                                

این آقای بزرگوار «سلام‌ الله علیه» از طرف حق تعالی مأمور است که این مردمی که انتظار مصلح را می‌کشند، ببینند که با کوچکش چگونه برخورد می‌کنند. مثل حضرت مسلمی که حضرت سیدالشهدا«صلوات‌الله علیه» از مکه به کوفه فرستاد. حضرت مسلم که معصوم نبود. فاصله بین مقام عصمت و غیرعصمت خیلی زیاد است. بر حسب نوشته‌ها امام فرمود که اگر زمینه را مساعد دیدی، برای من نامه بنویس می‌آیم. حضرت مسلم«سلام‌الله علیه» همین کار را انجام داد و آن شد که همه بارها شنیده‌ایم.

 

انسان باید خیلی مواظب خودش باشد که فریب شیطان را نخورد. بنده یکی از کارهایی که بر دوش خودم می‌بینم، این است که با کسانی که در شک و شبهه هستند و پایشان می‌لنگد یک جلسه و چند جلسه بنشینم و آنها را روشن کنم که در تکلیف شرعی استقرار پیدا کنند. هر کسی این حوصله را ندارد ولی من برای افراد زیادی این کار را کرده‌ام.

 

آثاری که به عنوان برکات الهیه از آقا به جا مانده، خیلی بیش از زمان امام خمینی است. نه اینکه امام نمی‌توانستند. خدای متعال از آن بزرگوار آنچه خواسته ایشان عمل کرده، از این بزرگوار هم آنچه خواسته دارند عمل می‌کنند. ما الان زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثباتی و نفی‌ را داشته باشد. این مقدار توفیق را که خدای متعال به ایشان داده به خاطر این است که شایستگی اش را داشته است. هر کسی که دلش بخواهد که به این  نمی‌رسد.

 

آنچه که بنده در این عرایضم به عنوان محور دارم، مسئله اخلاص است. ایشان مرتب دارد زحمت می‌کشد که این اخلاص را بیشتر، پررنگ‌تر، لطیف‌تر و حساس‌تر کند. اگر شما بگویید فقط دارم حرفش را می‌زنم، عرض می‌کنم من همه بحث اخلاص «محجه البیضا»ی مرحوم فیض کاشانی را در کنار همه بحث‌های اخلاص مطالعه کرده‌ام وبه طور خصوصی برای60 ، 70فارغ التحصیل خارج یک سال تمام بحث اخلاص را تدریس کرده‌ام.

 

آن مقداری که شریعت، برای تبعیت از شخص شرط دانسته است، خدا بیش از آن به این بزرگوار عطا کرده است. فقه، اصول و سایر علومی که به آن ارتباط و بستگی دارد. آگاهی‌های جنبی‌ای که خدای متعال به ایشان داده است، بنده گمان ندارم که تا کنون کسی این مقدار آگاهی‌های ریز داشته باشد، به‌خصوص در دشمن‌شناسی.

 

 بنده 50 سال پیش، خیلی قبل از انقلاب بعد از فوت مرحوم حاج‌آقای والد دوازده شب محرم در منزل ایشان منبر می‌رفتم. یکی از حرف‌هایی که زدم این بود که همان‌ گونه که انسان باید دوست‌شناس باشد و بعد ارتباط برقرار کند، باید دشمن‌شناس هم باشد. بعد تصریح می‌کردم که به‌خصوص مراجع و علما باید این‌‌گونه باشند و بدانند کجا چه مقدار باید فاصله بگیرند، چه مقدار بایستی صلابت به خرج بدهند و خودشان را به دشمن نزدیک نکنند.

 

این جمله دربسته‌ای است که به نظر من خیلی عمق دارد و خدا به این بزرگوار این نعمت – شناخت دشمن– را عطا کرده است. کسانی که خیال می‌کنند ایشان دارد تند می‌رود اشتباه می‌کنند. خدا این شناخت را به ایشان عطا کرده است و دارد جلوی پای خودش و جلوی پای ملت، چاه‌ها و چاله‌ها را می‌بیند.

 

به فرمایش‌های امیرالمؤمنین «صلوات‌الله علیه»  به زبیر بعد از اینکه جدا شد، دقت بفرمایید. اینها در کلمات امیرالمؤمنین «صلوات‌الله علیه» هست.

 

این عالم بزرگوار را اگرچه می‌گوییم در مقام عصمت نیست، اما وقتی مؤید عندالله شد و آثار و علائم تأیید الهی را در ایشان دیدیم، آن هم نه یکی، نه دو تا، نه صد تا، می‌دانیم که آنقدر لطف خدای متعال شامل حال ایشان هست وظیفه ما این است که قدردان ایشان باشیم.

 

وظیفه بنده این است که آنهایی را که در شبهه هستند و می‌خواهند احتیاط کنند، روشن کنم و به آنان بفهمانم در این جا احتیاط معنی ندارد. این شبهه واحتیاط را شیطان در کله شما کرده است.

 

مهم‌ترین وجهه همت بزرگ ایشان که فوق متعارف و فوق بیان است، توجه و باور و آماده کردن خود و روح خود برای آن منزلت است. در این صورت است که انسان دیگر خستگی را نمی‌فهمد.

 

گاهی شایع می‌کنند که ایشان بیمار شده است، یا شیطنت های دیگر، اما ایشان کسی نیست که با این چیزها نقصان و ضعفی در او به وجود بیاید. تا نفس داشته باشد کار می‌کند. علتش هم آن دید و رؤیتی است که از واقعه دارد و برحسب آن واقعه حرکت می‌کند. ما هم باید قدرش را بدانیم.

 

باقی میماند مسئله سوم که مسئله خلاءهایی است که به نظرمان می‌آید. عرض می‌کنیم در زمان امیرالمؤمنین «صلوات‌الله علیه» مشابه اینها بوده است. در زمان امام «رضوان‌الله تعالی علیه» این مسائل بوده است. هنوز گاهی رسانه‌ها فرمایشات‌ امام را که پخش می‌کنند، ایشان می‌فرمایند سال گذشته این‌ جور گفتم، اسفاً عمل نشده است. اسفاً یعنی با تأسف انجام نشده. اگر انجام شده بود که ایشان می‌فرمود بحمدالله. نمی‌فرمود اسفاً. آقا از امیرالمؤمنین«صلوات‌الله علیه»، جد مطهرش که بالاتر نیست. پایین‌تر هم هست. در عین حال تا آنجایی که قدرت عقلی دارد، ایشان دارد عمل می‌کند. آمادگی در قابل به صورت کامل وجود ندارد. ایشان دارد کار خودش را می‌کند، کسر هم نمی‌گذارد تا آن وقتی که ان‌شاءالله خدای متعال اراده بفرماید و حضرت بقیه‌الله «ارواحنا له الفداه» ظهور کنند یا برنامه‌هایی که ایشان تنظیم کرده‌اند قابلیت اجرا پیدا کند.

 

خدا را شاکرم ‌قدری موفق شدم در باره این موضوع صحبت کنم، بنده در حق ایشان مبالغه نکردم. عین اعتقاد قطعی من است. ایشان همه شرایط شرعی را دارد و خصوصیاتی که ایشان دارد، در عالم بی‌نظیر و این نعمت بزرگی است که خدای متعال نه فقط به همه مسلمان‌ها و شیعیان بلکه به همه انسان‌ها عطا کرده است.

 

 من آن وقتی که کسی در این مسیر نمی‌آمد کار خودم را کردم و خودم را به خطر انداختم. حالا که الحمدلله نظام روی روال خودش هست و خدا دارد این نظام را پیش می‌برد. این پیشرفت‌ها الهی هستند و عادی نیستند. آنچه این ملت را پیش برده اعتقاد و ایمانش بوده است به اضافه رهبر شایسته الهی. بدون رهبر نمی‌شود. امکان ندارد. یک کشور 100 سال هم دائماً کشته بدهد، بی‌رهبر موفق نمی‌شود. در تاریخ دیده‌ایم. الجزایر 25 سال کشته داد. رئیس‌جمهور روی کار آمد، حداکثر چهار سال توانست رئیس‌جمهور مستقل داشته باشد. بعد از آن تمام شد. چرا؟ چون رهبر نداشت. این باور قطعی‌ من است. و همواره در انتظار قسمت‌های آخر رؤیا هستم که فعلیت یابد.

 

*خود آن رؤیا را نفرمودید.

نه، نمی‌شود گفت. اما خوابی را مربوط به امام «رضوان‌الله تعالی علیه» نقل می‌کنم. خواب آقا را شاید راضی نباشند، لذا نمی‌گویم، اما امام چون مرحوم شده‌اند عرض می‌کنم. بزرگواری نزدیک به 80 سال سن داشت، در منزل یکی از منسوبین ما که خوزستانی بود، حضور داشت. روز چهل و یکم [رحلت] مرحوم آیت‌الله بروجردی بود. وارد شدم که آن منسوبمان را ببینم و بعد هم به قم مشرف شوم. صاحبخانه بنده را معرفی کرد که پسر فلانی و شاگرد فلانی است. این اولاد پیغمبر که از شاگردان مرحوم آیت‌الله حائری بود گفت من 30، 35 سال پیش خوابی دیدم. آن زمان این آقا-امام- در حوزه آیت‌الله حائری که می‌آمد، از نظر من خیلی تلخ و نچسب بود. می‌گفت می‌دانستیم فاضل است، ولی جوری بود که با او ارتباط برقرار نکردم. در همان ایام یک شب خواب دیدم که بیابانی است و جمعیت کثیری، مثلاً یک میلیون نفر دایره‌وار ایستاده‌اند و در مرکز این دایره هم کارهایی انجام می‌شود که من از دور نمی‌بینم. جمعیت را شکافتم و تا مرکز دایره پیش رفتم. در مراکز دایره دیدم به اندازه ده دوازده متر جا هست. در یک طرف رسول اکرم«ص» تشریف دارند و شمشیری در دستشان‌ است. مقابل ایشان هم محمدرضا پهلوی ایستاده است. حضرت رسول«ص» چند بار فرمودند آیا کسی هست که بیاید و این شمشیر را از من بگیرد و حد خدا را بر این مجرم جاری کند؟ هیچ‌ کسی نیامد. این کسی که داشت این حرف را می‌زد، خودش با امام «رحمه الله علیه» موافق نبود و با تعبیر تلخ و نچسب از ایشان یاد کرد. گفت حضرت دو سه مرتبه فرمودند و کسی نیامد. یک وقت دیدم جمعیت دارد شکافته می‌شود و کسی دارد جلو می‌آید. از دور نمی‌دیدم. نزدیک که آمد متوجه شدم حاج‌آقا روح‌الله است.

 

جلو آمد و به حضرت سلام و عرض کرد: «یا رسول‌الله! من آماده هستم.»بعد هم شمشیر را گرفت.  گفت حاج آقا روح الله شمشیر را بلند کرد و با یک ضربت سر شاه را پراند، اما تن بی‌سر جلو آمد و یقه ضارب را گرفت و مقداری با هم دست به یقه بودند تا سرانجام حاج‌آقا روح‌الله که دید این تن بی سر نمی‌افتد، لذا دست راستش را انداخت و امحا و احشا‌ی‌ او را بیرون کشید. از خواب بیدار شدم.

 

اطلاعیه‌ها، بیانیه‌ها و مطالبی که امام می‌نوشت با دست راست بود و به‌ وسیله آنها امحا و احشای شاه را از داخل این مملکت بیرون کشید. این را چون امام مرحوم شده‌اند عرض کردم.

 

 ان‌شاءالله خدای متعال 120 سال و هر چه بیشتر به این بزرگوار عمر با برکت عطا بفرماید. هر چقدر خدا به ایشان عمر طولانی عطا فرماید،  باز عرض می‌کنیم که خدایا! کم است. یا ما را ببر یا جامعه را خالی از ایشان نبینیم.

 

 و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

مدیریت جهادی نیازمند ایمان، اخلاص و تقوا است


نائب رئیس مجلس شورای اسلامی گفت:‌ مدیریت جهادی به ایمان، اخلاص و تقوا نیازمند است و باور به این نکته که در راه رسیدن به هدف بن بستی وجود ندارد.
کد خبر: ۵۶۵۵۳۷
تاریخ انتشار:۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۵-03 February 2016
نائب رئیس مجلس شورای اسلامی گفت:‌ مدیریت جهادی به ایمان، اخلاص و تقوا نیازمند است و باور به این نکته که در راه رسیدن به هدف بن بستی وجود ندارد.

به گزارش ایسنا محمدرضا باهنر، نائب رئیس مجلس شورای اسلامی عصر امروز در دومین همایش مدیریت جهادی با بیان اینکه در طول سی و هفت سال گذشته از انقلاب فراز و نشیب های زیادی را شاهد بوده ایم اظهار کرد: ما در ارتقای شاخص توسعه انسانی و در بسیاری از موارد دیگر نه تنها موفقیت های عظیم و معجزه گونه ای را شاهد بوده ایم بلکه یک الگوی نو ونیز نوآوری هم داشته ایم که آن را به نسل فعلی و آینده ارائه دهیم.

وی با اشاره به اثرات جنگ تحمیلی بر کشور اظهار کرد: در جریان جنگ تحمیلی یک طرف امکانات کامل را داشت و برای نخستین بار بود که بعد از جنگ جهانی دوم دو قطب متخاصم غرب و شرق هر دو در برابر یک ملت که ایران باشد متحد شده بودند و در طرف دیگر بسیجیان ما بودند که حتی فرصت آموزش دیدن برای به عهد گرفتن مناصب نظامی هم را نداشتند.

با هنر افزود: در طول 200 سال گذشته هر زمانی که حکومت وقت با یکی از همسایگان ما درگیر شد قسمتی از خاک کشور به یغما رفت و آخرین مورد آن نیز بحرین بود که در دوران رژیم پهلوی از خاک ایران جدا شده و امروز برای خود ادعا دارد.

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: اما در پایان جنگ تحمیلی یک وجب هم از خاک ما کم نشد در حالیکه به تعبیر خود غربی ها به ما هزار میلیارد دلار خسارت زدند ولی این خسارت ها نیز بعد از جنگ با آغاز سازندگی عظیمی که اتفاق افتاد جبران شد.

وی با اشاره به اینکه از لحظه پیروزی انقلاب با تحریم مواجه بودیم گفت: من بعد از پیروزی انقلاب در بسیاری از فناوری ها تحریم بوده ایم و تحریم به بهانه فناوری هسته‌ای در چهار و پنج سال اخیر آغاز شد. اما نکته جالب این است که اتفاقا ما در همان بخش هایی که به طور صد در صد تحریم شده بودیم به موفقیت هایی چند برابری دست پیدا کردیم.

باهنر با اشاره به مواضع نمایندگان کشورهای 1+5 درباره توان هسته‌ای ایران اظهار کرد: یکی از آخرین مسائلی که از طرف نمایندگان 1+5 در مذاکرات مطرح شده بود ، این بود که آن‌ها می گفتند ما می دانیم که شما از رهبر خود فتوا دارید که ساخت بمب هسته‌ای حرام است. اما پرسش ما این است که فاصله تان تا ساخت یک بمب هسته‌ای چقدر است ؟

وی ادامه داد: آن‌ها می گفتند فاصله ما تا ساخت بمب هسته‌ای تنها دو ماه است و به همین دلیل اصرار داشتند که این فاصله که نامش نقطه گریز گذاشته بودند بیشتر شود و این اعترافی از سوی غرب مبنی بر پیشرفت هسته‌ای ایران بود.

باهنر با اشاره به اهمیت مدیریت جهادی در اداره کشور اظهار کرد: ما از طریق مدیریت جهادی بود که توانستیم هشت سال در برابر غربی های جهان به دفاع از کشورمان بپردازیم و امروز نیز شاهد نمایش قسمتی از توان موشکی کشورمان در رزمایش های اخیر نیروهای نظامی مان بوده ایم و نیز نشان داده ایم که اگر رئیس کل متجاوزان که آمریکا است به مرزهای کشور وارد شود، دستگیرش خواهیم کرد و تنها زمانی که آشکار شود نیت سوئی در کارشان نبوده است اجازه می دهیم که آزاد شوند.

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی ایمان و اخلاص و تقوا را از ویژگی های مدیریت جهادی توصیف کرد و گفت: به تعبیر مقام معظم رهبری مهندسان ما در طول سالهای جنگ هر روز یک نوع آوری داشتند و همه نیروی کشور در آن دوران پشتیبان جبهه شده بودند. بنابراین ما باید باور کنیم که بن بستی وجود ندارد و مدیر جهادی نیز باید بداند که بن بستی وجود ندارد و باید ایمان داشته باشد که ما می توانیم به اهداف خودمان دست پیدا کنیم.

باهنر با اشاره به شرایط کشور در دوران پسابرجام اظهار کرد: مشکلات اقتصادی ما امروز تنها به اندازه سی تا 40 درصد به تحریم‌ها باز می گردد و ما بقی آن نتیجه کم توجهی ، بی تدبیری و ناقص عمل کردن من و امثال بنده است و رئیس جمهوری نیز در گفت‌وگوی تلویزیونی اخیر خود به این مسأله اشاره کردند که اگر تحریم‌ها برداشته شود تنها 40 درصد از مشکلات ما حل خواهد شد.

وی با اشاره به اینکه اقتصاد مقاومتی یعنی تحقق منویات مقام معظم رهبری در سند چشم انداز بیست ساله کشور اظهار کرد: ما در آستانه تصویب برنامه ششم توسعه قرار داریم و اقتصاد مقاومتی نیز قرار است در این برنامه مورد توجه قرار گیرد و ما امیدواریم شرایط مناسبی جهت محقق شدن اهداف سند چشم انداز که از سوی رهبری ابلاغ شده بود ، فراهم شود.

وی در پایان با اشاره به اینکه اگر می خواهیم نرخ بیکاری را ثابت نگه داریم باید سالی حدود یک میلیون شغل ایجاد کنیم اظهار کرد: اگر بخواهیم نرخ بیکاری را که اکنون وضعیت نامطلوبی دارد را تنها در همین حدی که هست ثابت نگاه داریم باید سالیانه بین 700 تا 800 هزار شغل ایجاد کنیم. 

برخی مواد قانون انتخابات، نیاز به بازبینی جدی دارد

سخنگوی شورای نگهبان هم معتقد است؛
مصاحبه سخنگوی شورای نگهبان حاوی نکات جالبی پیرامون قانون انتخاباتی و ضرورت بازبینی و اصلاح آن بود. نکاتی که هر یک می تواند همچون یک پرتوی نوری بخشی از تابلوی قانون انتخاباتی جدید را روشن کند.
کد خبر: ۵۶۴۹۴۵
تاریخ انتشار:۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۶-03 February 2016
در حالی که به برگزاری دو انتخابات بزرگ نزدیک می شویم، حضور گسترده نامزدهای انتخاباتی سبب شد تا امکان رسیدگی به موضوع مهم صلاحیت ها در یک بازه زمانی کوتاه مورد سؤال واقع شود تا جایی که سخنگوی همین شورا در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد، قانون انتخابات ایران نیاز به بازبینی جدی دارد. حال باید دید، این احساس نیاز به تغییر از کجا ریشه می گیرد؟

به گزارش «تابناک» ابراهیمیان در ارتباط با تعداد بالای ثبت نام کنندگان اعتراف می کند که قانون انتخابات ایران، نیاز به بازبینی جدی دارد، تا زمانی کافی برای بررسی پرونده همه نامزدها باشد. وی با ذکر اینکه "چطور می‌شود به صلاحیت ۱۲ هزار نفر در ده روز رسیدگی کرد؟ تاکید نمود: "فرصت کافی برای بررسی همه مستندات وجود نداشته و برای ما هم کار طاقت‌فرسایی است."

ابعاد اجرایی و ضرورت اصلاح قانون انتخابات


مسأله محدودیت زمانی تنها به ده روز بررسی صلاحیت ها محدود نمی شود، بلکه زمان رسیدگی مجدد به شکایات و اعتراضات آن دسته از نمایندگان که صلاحیتشان تأیید نشده نیز چندان زیاد نیست. در همین دوره از انتخابات، نزدیک شش هزار اعتراض به شورای نهادهای ناظر و مجری انتخابات وصول شده که رسیدگی به آن تنها در سه هفته امری بسیار مشکل خواهد بود. این در حالی است که بررسی مجدد صلاحیت چنین افرادی، نیاز به دقت و صرف زمان بسیار بیشتری است.

اما باید توجه داشت که مسأله ضرورت اصلاح قانون انتخابات بسیار وسیع تر از موضوع کمبود زمانی است. به عنوان مثال یکی از مسائل مهم به مکانیسم اجرای انتخابات باز می گردد. موضوع الکترونیک شدن انتخابات و ضرورت آموزش اصول و مقدمات فنی به ناظران و مجریان انتخاباتی نیز می تواند بر نحوه تنظیم تقویم انتخاباتی اثرگذار باشد. به علاوه شاید حتی ضرورت وجود یک متخصص امور رایانه در پای صندوق های رأی نیز ترکیب نیروهای ناظر را دچار تحول کند. در کنار موضوع الکترونیکی شدن انتخابات باید به استانی شدن نیز توجه ویژه داشت. نمایندگان ملت در خرداد امسال بود که طرح استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی را به تصویب رساندند که پس از یک ماه توسط شورای نگهبان رد شد. با این حال مسأله استانی شدن انتخابات در دستور کار دولت قرار گرفت تا لایحه ای مناسب را در این زمینه تدوین و برای تصویب به مجلس ارائه کند. بر همین اساس شاید تغییر چیدمان حوزه های انتخاباتی، تغییر عمده در ساختار هیأت های اجرایی و هیأت های نظارتی را اجتناب ناپذیر کند.

حزبی شدن انتخابات و حتی تعیین مکانیسم های لازم برای فعالیت نیروهای مستقل در این عرصه نیز می تواند سومین حوزه مورد توجه افرادی باشد که در پی تغییر قانون انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران هستند. شاید احزاب بتوانند برای حفظ شأن و حرمت خود، و کاهش هزینه های سیاسی دست به پالایش نامزدهایشان بزنند. در نتیجه مرحله نخست از احراز صلاحیت ها توسط خود جریانات روی خواهد داد. در چنین وضعیتی باید برای حضور افراد مستقل نیز شروطی –مانند تعداد معینی معرفی نامه یا امضا- تعیین تا هر کسی نتواند وارد این عرصه شود.

نظارت و اصلاح قانون انتخاباتی
یک مسأله در نیمه نظارتی انتخابات به نحوه تعامل شورای نگهبان با نهادها و شخصیت های سیاسی کشور بازمی گردد که باید در قانون جدید تصریح شود. ابراهیمیان در پایان مصاحبه اش در پاسخ به این پرسش که آیا در این مدت فشاری در رابطه با تأیید یا رد صلاحیت کاندیداها به شورای نگهبان وارد شده است یا خیر، گفت: «شورای نگهبان در این سال ها نشان داده که تحت فشار گروه‌ها و افراد تصمیم نمی گیرد. انتقاد و نصیحت از فشار مجزاست. اگر کسی توصیه کرد، شورای نگهبان و هر یک از نهادهای رسمی باید آن توصیه را بشنوند که اسم این فشار به شورای نگهبان نیست.» حال باید دید که این توصیه ها از سوی کدام کانون قدرت امکان طرح دارند؟ آیا این حق توصیه محدود به نهادهای حاکمیتی است و یا احزاب نیز امکان طرح توصیه دارند؟ و در نهایت مرز توصیه و فشار نیز نباید در قانون احتمالی جدید مسکوت بماند. 

کلام آخر


با همه این تفاسیر شاید افزایش زمان مراحل انتخاباتی تأثیر مثبتی بر کیفیت این رویداد سیاسی داشته باشد. نه تنها رسیدگی به صلاحیت ها و دقت در بررسی اعتراضات در زمان بیشتر، امری مطلوب تر است، بلکه افزایش زمان تبلیغات نیز یک بازی برد ـ برد است. از یک سو نامزدها زمان کافی برای فراهم کردن مقدمات و انجام تبلیغات دارند و از سوی دیگر شهروندان می توانند با مطالعه دقیق برنامه های این افراد، ضریب خطا در انتخاب اصلح را به طرز چشمگیری کاهش دهند. به هر حال مسأله مکانیسم اعتراض و فاصله زمانی رسیدگی به آنها می تواند شائبه فرصت نابرابر تبلیغاتی را نیز مطرح نموده و زمینه ساز سوءاستفاده های سیاسی شود.

از سوی دیگر، وقتی تأیید برخی نامزدها زودتر از رقبایشان صورت بگیرد، عملاً امکان بیشتری در اختیار آنان قرار می گیرد و رقبایی که بعداً تأیید صلاحیت می شوند، زمان کمتری برای معرفی خود و برنامه هایشان دارند؛ این چیزی نیست که قانونگذار به آن رضایت داشته باشد، ولی الان عملاً چنین است.

با این تفاسیر، اصلاح قانون انتخابات زمانی می تواند موفقیت آمیز باشد که تحولات سیاسی کشور را نیز در نظر داشته باشد. در غیر این صورت، تنها با افزایش زمان رسیدگی به صلاحیت کاندیداها به تنهایی درد چندانی را از سمبل مشارکت ملی درمان نخواهد کرد. به بیان دیگر، نباید هیچ یک از ابعاد اجرایی و نظارتی را در چرخه طرح و تصویب قانون جدید از قلم انداخت. در نهایت می توان مدعی شد که سخنان سخنگوی شورای نگهبان و شفاف سازی های او در قبال چرخه انتخاباتی کشور، حاوی نکات جالبی بود که می تواند نشان دهنده چشم انداز احتمالی قانون اصلاحی انتخابات باشد. 

تبیین 7 خط اساسی که «هندسه انقلاب» را تشکیل می دهد


حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تلاش برخی برای جابجایی خطوط اصلی و روشن انقلاب تأکید کردند: امام(ره) «مظهر انقلاب اسلامی» است و بر همین اساس، بیانات ایشان که در ده ها جلد کتاب مدون شده، «مبانی انقلاب» است.
کد خبر: ۵۶۵۴۵۳
تاریخ انتشار:۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۳-03 February 2016

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیش از ظهر امروز در دیدار امیر دریابان شمخانی دبیر شورای‌عالی امنیت ملی و معاونان و کارشناسان دبیرخانه شورا، با اشاره به پیچیدگی و ابعاد مختلف مقوله «امنیت» در دنیای امروز، وظیفه شورای‌عالی امنیت ملی را تصمیم گیری در چارچوب نگاه کلان و چند بُعدی به مقوله امنیت، و وظیفه مهم دبیرخانه را «تصمیم سازی» برای ایجاد مسیر صحیح «تصمیم گیری» در شورای‌عالی امنیت ملی خواندند و تأکید کردند: برای آنکه دبیرخانه نقش بسیار مهم تصمیم سازی را به‌درستی و به‌ خوبی انجام دهد، باید فضای حاکم بر دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی و جهت گیری های آن، کاملاً منطبق بر «تفکر صحیح و خالص انقلابی و حزب اللهی» باشد.

ترکیب 7 اصل «هندسه انقلاب» را تشکیل می دهد

به گزارش «تابناک»، رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه امنیت، یکی از حیاتی ترین نیازهای جامعه است و بر همین اساس در قرآن کریم بارها به آن اشاره شده است، افزودند: امروز مقوله امنیت از یک موضوع نظامی و امنیتی صرف خارج شده و دارای ابعاد اقتصادی، معیشتی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، روانی و اخلاقی است.

حضرت آیت الله خامنه ای، وظیفه اصلی شورای‌عالی امنیت ملی را نگاه جامع به مقوله امنیت و با در نظر گرفتن همه ابعاد آن، خواندند و گفتند: دبیرخانه شورا باید وظیفه مهم تصمیم سازی را به گونه ای انجام دهد که تصمیم گیری های شورای‌عالی امنیت ملی در چارچوب نگاه صحیح و چند بُعدی به مقوله امنیت باشد.

ایشان با اشاره به فعالیت های مختلف دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی، خاطرنشان کردند: انجام صحیح نقش تصمیم سازی دبیرخانه منوط به حاکم بودن «فضای صددرصد انقلابی» در این نهاد است، زیرا اگر جهت گیری های زاویه‌دار با انقلاب اسلامی در دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی تأثیرگذار شود، نتیجه مطلوب به دست نخواهد آمد.

رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه «جهت گیری و گرایش های انقلابی»، توهمات و کلیات محض نیستند، افزودند: گرایش ها و جهت گیریهای انقلابی، واقعی و کاملاً روشن و واضح و مبتنی بر بیانات امام (ره) است.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تلاش برخی برای جابجایی خطوط اصلی و روشن انقلاب تأکید کردند: امام(ره) «مظهر انقلاب اسلامی» است و بر همین اساس، بیانات ایشان که در دهها جلد کتاب مدون شده، «مبانی انقلاب» است.

ایشان موارد تکرار شونده در بیانات امام(ره) را «خطوط اساسی و اصول انقلاب اسلامی» خواندند و گفتند: بر اساس سخنان امام(ره)، موضوع «مردم»، «استقلال کشور»، «تدین و پایبندی به مبانی اسلامی»، «مبارزه با استکبار و زورگویی»، «مسأله فلسطین»، «موضوع معیشت مردم»، «توجه به مستضعفین و رفع فقر»، خطوط اصلی انقلاب هستند که از ترکیب آنها «هندسه انقلاب» به‌دست می آید.


رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه تصمیم های شورای‌عالی امنیت ملی باید در چارچوب خطوط اصلی انقلاب باشد، خاطرنشان کردند: باید در شورای‌عالی امنیت ملی و دبیرخانه این شورا، «تفکر انقلابی صحیح و خالص حزب اللهی» حاکم باشد.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، برخی تفکر انقلابی را قبول نداشتند و برخی هم با اینکه در داخل نظام بودند؛ اما اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند که باید در مقابل این جریان ایستاد.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در 37 سال گذشته، همواره مبارزه وجود داشته است، گفتند: البته امروز به‌واسطه شیوه‌های جدید و پیچیده دشمن، همچون موضوع فضای سایبری و تأثیرات فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی و ضد امنیتی آن، این مبارزه سخت تر و حساس تر شده است.

حضرت آیت الله خامنه ای، با اشاره به تأثیر آرام و بی سر و صدای شیوه های جدید در «امنیت زیر پوستی جامعه» خاطرنشان کردند: شورای‌عالی امنیت ملی باید به همه این مسائل در بخشهای مختلف رسیدگی و تصمیم گیری کند و بر همین اساس دبیرخانه شورا نیز باید با اندیشه کارآمد و تلاش خستگی ناپذیر و کار کارشناسی مبتنی بر تفکر انقلابی، تصمیم سازی صحیح را برای مقابله با شیوه های پیچیده و جدید ضد امنیتی انجام دهد.

ایشان در پایان سخنان خود، امیر دریابان شمخانی را در ردیف یادگاران بسیار خوب دوران دفاع مقدس خواندند و از زحمات و تلاش های دبیرخانه شورا در تهیه گزارش های کاربردی و بهنگام در موضوعات مختلف قدردانی کردند.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، با بیان گزارشی از فعالیتهای دبیرخانه، «سیاستگذاری»، «هماهنگی» و «نظارت» را سه مأموریت اصلی شورای عالی امنیت ملی دانست و گفت: دبیرخانه شورا، حمایت و پشتیبانی تخصصی از تصمیمات شورای عالی امنیت ملی را برعهده دارد و این ظرفیت همواره باید در خدمت سیاست های کلان نظام و رهبری باشد و ارتقا یابد.